گنجور

 
عنصری

ای شب نکنی اینهمه پرخاش که دوش

راز دل من مکن چنان فاش که دوش

دیدی چه دراز بود دوشینه شبم

هان ای شب وصل آنچنان باش که دوش

 
 
 
آذر بیگدلی

امشب مهم آمد، نه چنان فاش که دوش

گفتا: کشمت- گفتمش: ای کاش که دوش

میکشتی و از غصه نمی بایستم

هر شب گفتن: شبا چنان باش که دوش!

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه