گنجور

 
عنصری

سیمین بر تو سنگ بپوشد به سمور

زلفت به شبه همی کند نقش بلور

ای با لب طوطیان و با کشی گور

حسن تو همی مرده بر آرد از گور

 
 
 
عنصری

نه تن بودند از آل سامان مشهور

هر یک به امارت خراسان مأمور

اسماعیلی و احمدی و نصری

دو نوح و دو عبدالملک و دو منصور

ابوسعید ابوالخیر

امروز منم به زور بازو مغرور

یکتایی من بود به عالم مشهور

من همچو زمردم عدو چون افعی

در دیدهٔ من نظر کند گردد کور

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
فرخی سیستانی

نیکو مثلی زده ست شاها دستور

بز را چه به انجمن کشند و چه به سور

خواجه عبدالله انصاری

گفتی مگذر بکوی ما در مخمور

تا کشته نشی که خصم ماهست غیور

گویم سخنی بتا که باشم معذور

در کوی تو کشته به که از روی تو دور

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خواجه عبدالله انصاری
مسعود سعد سلمان

سلطان ملک است در دل سلطان نور

هر روز کند به روی او سلطان سور

هرگز ندود برود بر سلطان زور

چشم بد خلق آرد از سلطان دور

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه