این گل گلشن دل یا رخ دلدار منست
غنچه گلبن جان یا دهن یار منست
موسی اینجا ارنی گوی چرا روننهد
کاتش طور وی ازآه شرربار منست
صنما کافر عشقم بحرم چون بروم
کوی تو میکده و موی تو زنار منست
گر کشم باده از لعل لبت کار مدار
زانکه از لعل لبت باده کشی کار منست
من که در بستر غم سربودم بالش درد
جز غم و درد تو جانا که پرستار منست
ساقیا در قدح آن حمرت عکس می ناب
از گل روی تویا ز اشگ چه گلنار منست
شده تا طالعم از مشرق دل نور علی
سینه از پرتو آن مطلع انوار منست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فاش شد در دو جهان کاو به جهان یار منست
آفت هر دو جهان آن بت عیار منست
در غم و حسرت دیدار تو جانا همه شب
آنچه در خواب نشد دیده ی بیدار منست
سرو در باغ وفا با همه دستان که دروست
[...]
مردم از هجر و همان در پی آزار منست
که درین شهر به بیرحمی دلدار منست؟
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.