ما محو تجلی الهیم
آسوده ز حب مال و جاهیم
محرم بطواف کعبه دل
محرم بحریم لا الهیم
عریان بلباس خود پرستی
وارسته ز جبه و کلاهیم
نی در پی مال و ملک دنیا
نه در غم لشگر و سپاهیم
همواره بمسند قناعت
در کشور فقر پادشاهیم
صباح ببحر همچو ماهی
سیاح بر آسمان چو ماهیم
گریان بسحر چو شمع و خندان
چون گل زنسیم صبحگاهیم
داریم امید عفو هر چند
مستغرق لجه گناهیم
چون نور علی مسافران را
بردرگه دوست خضر راهیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما شاخ گلیم نی گیاهیم
ما شیوه تر و تازه خواهیم
اشکوفه باغ آسمانیم
نقل و می مجلس الهیم
ما جوی نهایم بلک آبیم
[...]
گر دور ز یکدگر بکاهیم
کام دگر از جهان نخواهیم
خاک ره شاه دادخواهیم
فرمان برو حق گذار شاهیم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.