با دیده و ره ندیده بسیار کس است
با دیده وری رو اگرت دست رس است
نادیده به خویشتن به جایی نرسی
در خانه اگر کس است این نکته بس است
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
با دیده و ره ندیده بسیار کس است
با دیده وری رو اگرت دست رس است
نادیده به خویشتن به جایی نرسی
در خانه اگر کس است این نکته بس است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به اهمیت بینایی و درک اشاره شده است. بیان میشود که افراد زیادی وجود دارند که چیزی را نمیبینند یا نمیدانند. اگر توانایی دیدن و درک دارید، باید از آن بهره ببرید. همچنین تأکید میشود که بدون شناخت و بصیرت در خود، نمیتوان به جایی رسید. در نهایت، اگر در خانه شما کسی باشد که ارزش و معنا داشته باشد، همین نکته کافی است.
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد هستند که با وجود اینکه چشم دارند، نمیتوانند راه را ببینند. اگر میتوانی با بصیرت و درک به حقیقتها دسترسی پیدا کنی، از آن استفاده کن.
هوش مصنوعی: اگر به خودت توجه نداشته باشی و خود را نادیده بگیری، هیچگاه به موفقیتی نخواهی رسید. اگر در خانه کسی وجود دارد که به این نکته آگاه است، همین کافی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در کوی تو صد هزار صاحب هوس است
تا خود، به وصال تو، که را دسترس است
آن کس که بیافت، دولتی یافت عظیم
و آن کس که نیافت، داغ نایافت بس است
نیکویی کن چون که ترا دسترس است
کاین عالم یادگار بسیار کس است
شمع دل من روی چو شمع تو بس است
چون روی تو نیست شمع و شاهد هوس است
با ما چو غم تو ساعتی یک نفس است
در حسرت این واقعه بسیار کس است
مر وصل ترا هزار صاحب هوس است
تا خود به وصال تو که را دسترس است
آن کس که بیافت راحتی یافت تمام
وانکس که نیافت رنج نایافت بس است
لب بر لب من نهاد این لطف بس است
میگفت که با کشته خویشم هوس است
جان زندگیای یافت ز بوی نفسش
معلومم شد که زندگانی نفس است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.