گنجور

 
 
 
سنایی

غم خوردن این جهان فانی‌، هوس است

از هستی ما به نیستی‌، یک نفَس است

نیکویی کن اگر ترا دسترس است

کاین عالم‌، یادگار بسیار کس است

باباافضل کاشانی

در کوی تو صد هزار صاحب هوس است

تا خود، به وصال تو، که را دسترس است

آن کس که بیافت، دولتی یافت عظیم

و آن کس که نیافت، داغ نایافت بس است

اوحدالدین کرمانی

مقصود ز روزگار این یک نفس است

جویندهٔ این حدیث بسیار کس است

تذکیر مذکّران بی حاصل را

در خانه اگر کس است یک حرف بس است

مولانا

مر وصل ترا هزار صاحب هوس است

تا خود به وصال تو که را دسترس است

آن کس که بیافت راحتی یافت تمام

وانکس که نیافت رنج نایافت بس است

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه