گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

باد بهار می وزد از طرف نهارجان

ای که فدای آن چنان باد چنین هزار جان

ساقی عیسوی نفس چند ز انتظار بس

تا به خلاف شرع و دین نوش کنیم بیار جان

جان من است جام می خضر من و مدام من

در طلب تو برمیان بسته ام استوار جان

لایق اگرچه نیستم عاشق صادقم بلی

ور نکنم نه صادقم در طلبت هزار جان

ای دل اگر چشیده ای جرعه ی شوق بایدت

کرد چو کوهکن فدا بهر وفای یار جان

می خور و غم مخور جوی ، نیست جز این برون شوی

از پی نازنین گلی رنج مبر مخار جان

منتظران نسیه را نیست ز نقد حاصلی

صرف مکن نزاریا در سر انتظار جان

 
 
 
مولانا

آمده‌ام به عذر تو ای طرب و قرار جان

عفو نما و درگذر از گنه و عثار جان

نیست به جز رضای تو قفل گشای عقل و دل

نیست به جز هوای تو قبله و افتخار جان

سوخته شد ز هجر تو گلشن و کشت زار من

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه