گنجور

 
حکیم نزاری

با تو دارم هرچه دارم از جدید و از قدیم

باز از کونین نه امید می دارم نه بیم

چون زبهرِ دوستیِ با من دشمنند

دشمنان خویشتن را دوست می‌دارم عظیم

آی دل آشفته گر به مقصد رهبری

پای مجروح است و سَیرت بر صراط مستقیم

تو مس آلوده ای و عشق کوره امتحان

کی شود پاکیزه تا در بوته نگدازند سیم

نیست ممکن وصف درد عاشقان کردن که هست

مادر دوران مگر از جنس این دولت عقیم

گر درونت نیست راه از خود برون نا آمده

تا که علت نگذرد صحت نمییابد سقیم

تا نباشی بت پرست ای یار یاری دوست دار

در فروغِ طلعتش خاصیت دست کلیم

گر بمیری هر نفس در آرزوی روی او

بازت از سر زنده گرداند به انفاس نسیم

مرد این معنی نزاری نیست دعوی مکن

پای چندانی فرو میکن که حد دارد گلیم

آتش و آب و خلیل و خضر تمثیلند و تو

قابل آب بهشتی منکر نار جحیم

 
 
 
سنایی

فر او گاه وزیدن گر به سنگ آرد نسیم

یک سخندان را ز یک معطی نه زر باید نه سیم

خیر ازو زینت همی سازد چو اجسام از لباس

فضل از او قوت همی گیرد چو ارواح از نسیم

روی او در چشم ما همچون به دور اندر صدور

[...]

عبدالقادر گیلانی

چون تمام عمر نیکی کرد با تو آن کریم

از بدی خود چرا ترسی تو آخر ای لئیم

تو یتیمی با تو او هرگز نخواهد کرد قهر

زانکه او خود کرد نهی قهر کردن با یتیم

هرچه میخواهی تو ازوی میدهد بیشک تورا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عبدالقادر گیلانی
سوزنی سمرقندی

مهتر آن بهتر که باشد فاضل و راد و کریم

تا هم از وی مدح او را مایه بردارد حکیم

حکمت آرا اینقدر داند که مهتر به بود

فاضل و راد و کریم از جاهل و زفت و لئیم

هر لئیم و زفت و جاهل را نگوید مدح از آنک

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
انوری

علم آصف گنج قارون صبر ایوب رسول

یاد کرد اندر کتاب این هر سه لقمان حکیم

هرکه بازد عاشقی با این سه چیز ای نیکنام

لام او هرگز نبیند روی ضاد و روی میم

جمال‌الدین عبدالرزاق

خواجه را دیدی تو تا بنشست بر دیوان ملک

خود خبر داری که من از غصه‌اش چو نمی‌زِیَم؟

او میان دست و آنگه بر سر او من به پای

او ز من غافل ولیکن من از او غافل نِیَم

آرزو می‌آیدم روزی که او در منصبش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه