ما ساغر الست به رغبت کشیدهایم
قالوابلی به گوشِ ارادت شنیدهایم
گر مستی کنیم ز بی طاقتی رواست
کآن روز کاسه هایِ لبالب کشیدهایم
نه نه قدح کشان دگران اند ما نهایم
ما جرعه یی ز جرعه ی ایشان چشیدهایم
دیرست تا نهالِ مودّت به مهرِ دل
بر جویْ بارِ روضه ی جان پرودهایم
در پیشِ شش جهات به کاوینِ هر دوکون
خود را ز پیرِ زال جهان واخریدهایم
بر دل ز بارِ فاقه نداریم هیچ بار
زیرا که ما سرِ طمع اول بریدهایم
با کاورانیانِ مجرّد مصاحبیم
افلاس و فقر و فاقه از آن برگزیدهایم
بیپای رهسپرده و بی نطق گفتهایم
بی سامعه شنیده و بی دیده دیدهایم
یک هفته یی تعهدِ ما کن نزاریا
ما را عزیز دار که مهمن رسیدهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما فیض کعبه از در میخانه بردهایم
سر خطّ مشرب از خط پیمانه بردهایم
تا یک بکام سوختنی شد نصیب ما
بس شمعها به تربت پروانه بردهایم
فیض اثر ز بوم و بر بخت ما مجوی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.