دلی می خواهم از هر کار فارغ
زنام و ننگ و فخر و عار فارغ
مرا باید که در گلزار باشم
به گل مشغول لیک از خار فارغ
چنان فارغ ز محنتها به یک بار
که هست از محنت من یار فارغ
چو چالاکان ز خلد و دوزخ آزاد
چو ناپاکان ز نور و نار فارغ
خمار آلوده چون محتاج راح است
نمی یارد شد از خمار فارغ
عدو یک لحظه کی بوده است هرگز
ز دعوی های نا هموار فارغ
دلا گر بشنوی یک نکته از من
شوی از هفت و پنج و چار فارغ
اگر خواهی که باشی شادمانه
ز غم خوردن مرا بگذار فارغ
نزاری از بلای نفس ناقص
شود هم عاقبت یک بار فارغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دلی میگوید که میخواهد از همه چیزهایی مانند نام، ننگ، فخر و عار آزاد باشد. او آرزو دارد در میان گلها باشد و به زیباییها بپردازد در حالی که از زشتیها بیخبر باشد. شاعر به آرامش و آزادی از رنجها اشاره میکند و بیان میکند که باید مانند افرادی که از بهشت و جهنم آزادند، فارغ باشد. او همچنین بر این نکته تأکید میکند که کسانی که دچار خمار و نیاز هستند نمیتوانند از این وضعیت آزاد شوند. در نهایت، شاعر به شنونده توصیه میکند که اگر میخواهد شاد زندگی کند، باید از غم و نگرانیها فاصله بگیرد و از بلای نفس خود نیز رهایی یابد.
هوش مصنوعی: میخواهم دلی داشته باشم که از همهی دغدغهها و نگرانیها آزاد باشد، بیخبر از زشتیها و زیباییهای دنیا و بدون توجه به مقام و افتخار.
هوش مصنوعی: من باید در باغ باشم و به گلها بپردازم، اما در عین حال از تیغها و خارها بیخبر و فارغ باشم.
هوش مصنوعی: او به قدری از دشواریها و مشکلات زندگی بیخبر و آسوده است که انگار هیچ درد و رنجی ندارد، در حالی که من در این حال و هوا به خاطر او در رنج و عذاب هستم.
هوش مصنوعی: شبیه به کسانی که از بهشت و جهنم رها هستند، مانند افرادی که از خوبیها و بدیها بیخبرند.
هوش مصنوعی: شراب آلوده به مانند کسی است که به راهی محتاج است و نمیتواند از حالت مستی رها شود.
هوش مصنوعی: دشمن هرگز نتوانسته است از ادعاهای نامنسجم و بیپایه خود فارغ شود، حتی برای یک لحظه.
هوش مصنوعی: ای دل، اگر یک نکته از من بشنوی، از همه چیزهای دیگر بینیاز خواهی شد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی شاد و خرم باشی، مرا از غصهخوریات رها کن.
هوش مصنوعی: وقتی انسان از مشکلات و سختیهای ناشی از نفس خود، که موجب نقص و کمبود میشود، رهایی یابد، در نهایت در یک لحظه میتواند به آرامش و آزادی واقعی دست یابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مدارم یک زمان از کار فارغ
که گردد آدمی غمخوار فارغ
چو فارغ شد غم او را سخره گیرد
مبادا هیچ کس ای یار فارغ
قلندر گر چه فارغ مینماید
[...]
نه گل این جا ز عشق خار فارغ
نه مل از شورش خمار فارغ
درین مجلس طرب هر دم فزونست
نگردد ساقی از ایثار فارغ
شب آمد نوبت سودای ما شد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.