کمند است آنکه افکندهست بر دوش
ندانم یا نغوله بر بنا گوش
کمند افکندن زلفش نه بس بود
که بر دنبالش ابرو می کشد غوش
لبان باده فامش ناچشیده
چه معنی را ز مردم می برد هوش
برو بالا از این خوشتر ندیدم
ز یاغ کیست این سرو قبا پوش
غلام کیست آن کز زلف کردهست
فلک را چون غلامان حلقه در گوش
بیا تا بی حیا در پایش افتیم
که سر بر پایِ او بهتر که بردوش
مرا با این همه کوتاه دستی
چنین سروی کجا گنجد در آغوش
همی کوشم کزو کم یادم آید
ولیکن خود نمی گردد فراموش
چنین شوریده خاطر زانم امروز
که در خلوت به خوابش دیده ام دوش
دگر بیچارگان طاقت ندارند
چو یوسف گو برو برقع فرو پوش
چو زاری در نمی گیرد نزاری
ملامت می کند منظور خاموش
برو تا بر نخیزد فتنه بنشین
چو پایت بر سر گنج است مخروش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود اشاره میکند و احساسات عاشقانهاش را توصیف میکند. او از کمند زلف معشوق صحبت میکند که در دوش او افکنده شده و بر این اساس، به قدرت و تاثیر این زیبایی بر دلها اشاره میکند. شاعر همچنین به ابرو و لبان معشوق اشاره کرده و میگوید که زیبایی او را از حالت عادی خارج کرده و نمیتواند از یاد او رها شود. در نهایت، شاعر بیان میکند که از عشق و زیبایی معشوقش دچار شوریدگی و بیتابی شده است و احساس میکند که نمیتواند به راحتی از یاد او برود. او در توصیهای میگوید که باید آرام بگیرد و از احساسات خود خجالت نکشد.
هوش مصنوعی: کسی که بار سنگینی بر دوش دارد، نمیدانم این بار از کجا به او رسیده یا به چه دلیل بر دوش او مانده است.
هوش مصنوعی: فرود آوردن زلف او کافی نیست، زیرا ابرویش با نازش به او میرسد.
هوش مصنوعی: لبان رنگین او که هیچ وقت نچشیدهاند، چگونه میتوانند از مردم حواس و شعور را بربایند؟
هوش مصنوعی: برو به جایگاه بالا، من هیچ چیز خوشگلتر از این سرو قبا پوش ندیدم. کیست این شخص؟
هوش مصنوعی: غلام کیست که زلفش چنان جادوگری کرده که آسمان را مانند غلامان، به گرد حلقهای در آورده است؟
هوش مصنوعی: بیایید بیپروا در پای او بیفتیم، چون بهتر است سر بر پای او بگذاریم تا اینکه بر دوش او بار شویم.
هوش مصنوعی: با این که من خیلی دستم کوتاه است، اما چنین قامت بلندی را چگونه میتوان در آغوش گرفت؟
هوش مصنوعی: من تلاش میکنم که او را کمتر به یاد آورم، اما خودم نمیتوانم او را فراموش کنم.
هوش مصنوعی: امروز به قدری در فکر و احساس گیج و آشفتهام که شب گذشته در خواب او را در تنهایی ملاقات کردم.
هوش مصنوعی: دیگر افراد درمانده و بیچاره توانایی تحمل ندارند، پس مانند یوسف، برو و خود را پنهان کن.
هوش مصنوعی: وقتی کسی به شدت ناراحت است و فریاد نمیزند، دیگران او را سرزنش میکنند که چرا سکوت کرده است.
هوش مصنوعی: برو و صبر کن تا مشکلی پیش نیاید. وقتی که قدمت روی گنجی است، هیچ حرکتی نکن و خود را آرام نگهدار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود زودا، که آیی نیک خاموش
چو مرغابی زنی در آب پاغوش
چو شاهِ روم بود آن رویِ نیکوش؛
دو زلفش پیشِ او چون دو سیهپوش.
چه رسمست آن نهادن زلف بر دوش
نمودن روز را در زیر شبپوش
گه از بادام کردن جعبهٔ نیش
گه از یاقوت کردن چشمهٔ نوش
برآوردن برای فتنهٔ خلق
[...]
خداوندا زدوران زمانه
دلم از غصه چون دیگ است در جوش
همی سوزد جهان هر ساعتم دل
همی مالد فلک هر لحظه ام گوش
دراین فکرت چگونه خوش بود دل
[...]
چو زخمه راندی از کین سیاوش
پر از خون سیاوشان شدی گوش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.