گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

درونِ سینه یی دارم پر آتش

دلی از آتشی چون آبِ رز خوش

به هم اضداد را چون ممتزج کرد

تعالی الله به یک جا آب و آتش

عجب خاصیّتی دارد از اوّل

بود بیگانه امّا آشنا وش

به آخر می کند اضداد را جمع

اگرچه ز ابتدا دارد مشوّش

به وجهِ می گرو کن هر چه داری

کلاه و موزه و قربان و ترکش

همه جز دوست کّلِ آفرینش

حجابِ تست باید کرد ترکش

من و یک هم نفس کوهست و من نه

زمین گو هفت می باش و جهت شش

هوایِ حرص و آز الحمدلله

نزاری را ندارد در کشاکش

 
sunny dark_mode