از آنم خلق میخوانند قلّاش
که در شورم چو بینم زلفِ جَمّاش
نگین در حلقه چون باشد گرفتار
منم در حلقۀ رندانِ قلّاش
مرا با دوستان صلح است و با من
همیشه دوستان را جنگ و پرخاش
قبولِ پندِ خودبینان ندارم
از اینجا میکنند اسرارِ من فاش
رقیبم گو به سوزن دیده بردوز
حسودم گو به نشتر سینه بخراش
محبّت از دلم نتوان برون برد
چه غم دارم ز بدگویانِ فحّاش
چه حاصل عقل را از صحبتِ عشق
شعاعِ آفتاب و چشمِ خفّاش
مرا این کار با عشق اوفتادهست
تو باری حالیا از عقل خوش باش
سرم پر شورِ عشق از ماهروییست
که در بزمش سزد صد زُهره فرّاش
ولی او پادشازادهست و من رند
عجب گر سر فرود آرد به اوباش
منم دیوانۀ زنجیرِ زلفش
که بودی حلقهای در حلقِ من کاش
نزاری فخر کن بر سر فرازان
اگر دستت دهد بوسیدنِ پاش
پیاپی از نثارِ کلک و دیده
گهر میریز و مروارید میپاش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر شاعر به توصیف عشق و دلبستگی خود میپردازد و احساساتش را به زیبایی بیان میکند. او خود را در حلقهای از رندان و دلدادگان میبیند و از مخالفت و حسادت دیگران ابراز ناامیدی میکند. با وجود مشکلات و بدفهمیها، او بر عشقش پایبند است و از زخم زبانها و بخل حسودان نگران نیست. شاعر در نهایت عشق را برتر از عقل میداند و خود را در خدمت معشوق زیبا و پادشاه توصیف میکند. او با استفاده از تمثیلها و تصاویری زیبا، احساسات عمیق خود را درباره عشق و رنجهای آن بیان میکند.
هوش مصنوعی: مردم از من به دلیل شور و شوقی که دارم، به عنوان شخصی پرجنب و جوش یاد میکنند. این هیجان و شوری که دارم، وقتی رخ میدهد که موهای زیبای محبوبم را میبینم.
هوش مصنوعی: نگین در حلقه مانند آن است که من در دامی گرفتار شدهام که توسط افراد فریبنده و مکار تدارک دیده شده است.
هوش مصنوعی: من با دوستانم رابطهای دوستانه و صلحآمیز دارم، اما همیشه با خودم باعث دردسر و دعوا برای دوستانم میشوم.
هوش مصنوعی: من از نصیحتهای خودپسندانه پرهیز میکنم، زیرا آنها از اینجا رازهایم را افشا میکنند.
هوش مصنوعی: به رقبایم بگو که با نگاه حسرتآمیزم را زیر نظر دارند و به حسودانم بگو که با کلام تند و گزندهشان، قلبم را میآزارد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت از دل من خارج نمیشود، بنابراین نگران بدگویان و افراد بیادب نیستم.
هوش مصنوعی: عشق باعث میشود که انسان درک و فهمی عمیق پیدا کند، حتی اگر عقل او نتواند به درستی این تجربه را درک کند. در واقع، عشق میتواند زمینهای باشد تا انسان به نور و روشنی واقعی برسد، در حالی که عقل و منطق ممکن است او را به تاریکی و سردرگمی بکشاند.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق او دچار این حال شدهام، حالا تو برای کمی خوش باشید و از فکر و عقل فاصله بگیرید.
هوش مصنوعی: عشق من از زیبایی کسی پر شده است که در جشن و میخانهاش، صد نفر از زیباترینها هم جای دارند.
هوش مصنوعی: او پادشاه زاده است و من فردی آزاد و سرکش. اگر او به جمع مردم عادی سلام کند، این برای من شگفتانگیز خواهد بود.
هوش مصنوعی: من مجنون زنجیرهای موهای او هستم، ای کاش تو هم حلقهای در گردن من داشتی.
هوش مصنوعی: اگر فرصتی پیش آمد، بر بزرگان و افرادی که در جایگاه بالاتری هستند افتخار کن، حتی اگر تنها بتوانی پایشان را ببوسی.
هوش مصنوعی: مدام و پیوسته، از قلم و چشمانت جواهرات و مرواریدها میریزد و پخش میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همیدون شاه گیتی قدر والاش
پدید آورد مردم را به اعداش
ز شیرین کاری آن نقش جماش
فرو بسته زبان و دست نقاش
وگر ایمان نخواهم بُرد از اوباش
چو موئی بود می از سگ من ای کاش
دلا سر پوشِ خوانِ سّرِ او باش
مکن تا او نگوید سرِّ او فاش
به چشمِ دوست رویِ دوست می بین
همه تن دیده شو بی دیده می باش
به چشمِ خود چه خواهی دید خود را
[...]
ز بی سنگی شدی چشمش چو دریاش
دولرانی دلش دادی که خودش باش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.