عشق چون ره بزند عقل چه تدبیر کند
مهر چون کم نشود سوز چه تقصیر کند
گم شده یوسف و یعقوب به بیت الاحزان
هم دم و هم نفس از ناله شبگیر کند
جهد کردیم و هم آخر متغیر گشتیم
آری از حکم خدا جهد چه تدبیر کند
دی دل سوخته را دیدم و پرسیدم از او
محض تحقیق همین است که تقریر کند
گفتم ای سوخته دل چیست که با ما کردی
گفت من هیچ نکردم همه تقدیر کند
رفع دیوانگی ما نتوان کرد به عقل
یا به زنجیر که نه عقل نه زنجیر کند
توبه کردیم به صدق دل یک تا محکم
نه مزور که به دل توبه ز تزویر کند
هر که را رغبت سودا چو نزاری باشد
عشق بستاند و جان بدهد و توفیر کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی پیچیدگیهای عشق و تأثیرات آن بر عقل و تدبیر انسان میپردازد. او به این نکته اشاره میکند که وقتی عشق حضوری قوی دارد، عقل قادر به تدبیر نیست و انسان به سمت درد و رنج و احساسات عمیق سوق پیدا میکند. شاعر از یعقوب و یوسف به عنوان نماد گمگشتگی و حسرت یاد میکند و بر این باور است که تلاش انسان در برابر تقدیر الهی نتیجهای ندارد. او همچنین به وضعیت دل سوخته اشاره میکند و صحبت از توبه و تلاش برای بازگشت به حالت درست را مطرح میکند. در نهایت، عشق را همچون باغی میداند که انسان را به سمت فداکاری و از خودگذشتگی سوق میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی عشق بر عقل غالب شود، عقل چه راه حلی میتواند اندیشید؟ و وقتی محبت کم نشود، دلسوزی چه نقصی دارد؟
هوش مصنوعی: یوسف گمشده و یعقوب، در حالی که در خانهٔ غم و اندوه هستند، با همدردی و هم نفس بودن، در شب به خاطر غم و اندوه خود ناله میزنند.
هوش مصنوعی: تلاش کردیم و در نهایت دچار تغییر و تحول شدیم. آری، از آنچه خدا خواسته، تلاش چه سودی دارد؟
هوش مصنوعی: دیدم که کسی دلش آتش گرفته و از او سوال کردم که آیا همین طور است که میگوید و میخواهد برای من توضیح بدهد؟
هوش مصنوعی: گفتم ای دل سوخته، چه بر سرت آوردم؟ او پاسخ داد: من هیچ کار نکردم، همه چیز از سرنوشت بود.
هوش مصنوعی: دیوانگی ما تنها با عقل یا زنجیر قابل حل نیست، زیرا نه عقل و نه زنجیر نمیتوانند ما را به آرامش برسانند.
هوش مصنوعی: ما با صداقت و از صمیم قلب توبه کردیم، نه به گونهای ظاهری و فریبنده، که تنها به دل توبه کنیم و در حقیقت همچنان به فریب ادامه دهیم.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال عشق و خواستههای دلش باشد، تمام وجودش را برای آن میدهد و در این مسیر تلاش و کوشش خواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چشم خود خواجه اگر سیر به تدبیر کند
به ازان است که صد گرسنه را سیر کند
سالها شد دل خوش مشرب ما ویران است
کیست در راه حق این بتکده تعمیر کند؟
تربیت یافته عشق جوانمردم من
[...]
ترک چشمت چو کمین از پی نخجیر کند
شیوۀ هر نگهش کار دو صد تیر کند
دل سودازده را چاره ز زنجیر گذشت
تا دگر حلقۀ زلف تو چه تدبیر کند
پرده بردار که از شعشعۀ طلعت تو
[...]
آهوی چشم تو نازم که چو نخجیر کند
شیر را گیرد و در زلف تو، به زنجیر کند
تکیه بر گوشهٔ ابرو زده چشمت، آری
ترک، چون مست شود، دست به شمشیر کند
بی سبب خون من آن ابروی پیوسته نریخت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.