چشم خود خواجه اگر سیر به تدبیر کند
به ازان است که صد گرسنه را سیر کند
سالها شد دل خوش مشرب ما ویران است
کیست در راه حق این بتکده تعمیر کند؟
تربیت یافته عشق جوانمردم من
چرخ نامرد که باشد که مرا پیر کند!
سخن عشق اثر در دل زهاد نکرد
نفس صبح چه با غنچه تصویر کند؟
می تواند به هم آمیزش ما و تو دهد
آن که مهتاب و کتان را شکر و شیر کند
هیچ تشریف جهان را به از آزادی نیست
رخت خود سرو محال است که تغییر کند
گره از موی به دندان نگشوده است کسی
شانه چون رخنه در آن زلف گرهگیر کند؟
خسته را در جگر گرم اگر صدقی هست
استخوان سوخته هم کار طباشیر کند
شحنه دیده وری کو، که درین فصل بهار
هرکه دیوانه نگشته است به زنجیر کند
چشم مخمور تو در خواب جهانی را کشت
پشت شمشیر تو کار دم شمشیر کند
همه دانند که مظلوم که و ظالم کیست
مس بدگوهر اگر ناز به اکسیر کند
نبرد تشنگی از ریگ روان صائب آب
در جگرسوختگان باده چه تاثیر کند؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، خواجه به زیبایی و فلسفه عشق اشاره میکند. او میگوید که اگر چشم خود را با تدبیر پر کند، بهتر از این است که فقط به دیگران کمک کند. دل او سالهاست ویران است و در جستجوی کسی است که بتواند این ویرانی را ترمیم کند. او به جوانمردی خود اشاره میکند و میگوید که عشق بر دل زهاد تاثیری ندارد و تنها نفس صبح است که میتواند زیبایی را با غنچه نشان دهد.
شاعر معتقد است که هیچ چیز با ارزشتر از آزادی نیست و تغییر در ذات انسان ناممکن است. او همچنین به استقامت و همبستگی اشاره میکند و میافزاید که کسی نمیتواند بدون صداقت به خواستههایش برسد. در نهایت، او به تاثیر عشق و شوق در دل خستهها اشاره میکند و میگوید که دیوانگی به زنجیر کشیدن نیست، بلکه آزادی و عشق میتواند جان تازهای به زندگی ببخشد. این شعر بیانگر تضادهای عشق، آزادی و حقیقت است.
هوش مصنوعی: اگر خواجه چشمش را با تدبیر سیر کند، بهتر از این است که بخواهد صد نفر گرسنه را سیر کند.
هوش مصنوعی: سالهاست که دل شاد و خوش ما خراب و ویران است. چه کسی میتواند در این معبد بتها راه حق را پیدا کرده و آن را آباد کند؟
هوش مصنوعی: من به عشق و از راه جوانمردی تربیت یافتهام، پس چرخ زمان که ناحق است، چگونه میتواند مرا پیر کند؟
هوش مصنوعی: سخنان عشق در دل زاهدان تأثیری نمیگذارد، چرا که نفس صبح نمیتواند با غنچه هماهنگ شود و تصویر روشنی را ارائه دهد.
هوش مصنوعی: آن کسی که میتواند ماه و پارچه کتانی را با شکر و شیر ترکیب کند، میتواند ما و تو را نیز با هم آشتی دهد.
هوش مصنوعی: هیچ چیز در دنیا به اندازه آزادی ارزش ندارد. اینکه انسان به استقلال خود پایبند باشد، غیرممکن است که این حالت تغییر کند.
هوش مصنوعی: هیچکس از موی کسی که گره خورده است، با دندان باز نکرده؛ آیا شانهای میتواند مانند شکافهای در آن زلف گرهدار این کار را انجام دهد؟
هوش مصنوعی: اگر دل کسی از درد و رنجی خسته باشد و در آن عشق و صداقت وجود داشته باشد، حتی چیزهای به شدت خراب و آسیبدیده هم میتوانند مفید و کارآمد شوند.
هوش مصنوعی: آیا کسی را میشناسی که در این فصل بهار، هر کس که دیوانه نشده باشد را به زنجیر ببندد؟
هوش مصنوعی: چشم سرشار از خواب تو، باعث مرگ جهانیان شده است و پشت شمشیر تو، زندگی به مانند ضربهای از شمشیر دیگر در حال تأثیرگذاری است.
هوش مصنوعی: همه میدانند که چه کسی بیگناه است و چه کسی ستمگر. اگر شخصی پست و بیمقدار بخواهد از طلاهای باارزش و گرانبها استفاده کند، باز هم ارزش او تغییر نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: نبرد تشنگی در میان شنهای روان، چه تاثیری میتواند بر دلهای سوزان از درد و کمبود آب بگذارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق چون ره بزند عقل چه تدبیر کند
مهر چون کم نشود سوز چه تقصیر کند
گم شده یوسف و یعقوب به بیت الاحزان
هم دم و هم نفس از ناله شبگیر کند
جهد کردیم و هم آخر متغیر گشتیم
[...]
چشم خود خواجه اگر سیر به تدبیر کند
به ازان است که صد گرسنه را سیر کند
ترک چشمت چو کمین از پی نخجیر کند
شیوۀ هر نگهش کار دو صد تیر کند
دل سودازده را چاره ز زنجیر گذشت
تا دگر حلقۀ زلف تو چه تدبیر کند
پرده بردار که از شعشعۀ طلعت تو
[...]
آهوی چشم تو نازم که چو نخجیر کند
شیر را گیرد و در زلف تو، به زنجیر کند
تکیه بر گوشهٔ ابرو زده چشمت، آری
ترک، چون مست شود، دست به شمشیر کند
بی سبب خون من آن ابروی پیوسته نریخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.