گنجور

 
حکیم نزاری

دلبر ما فرشته خو باشد

روح ما را فرح ازو باشد

دلبر ما می است می که چو روح

همه خاصیتی درو باشد

بد اگر بد خورد نباشد نیک

هرکه نیکو خورد نکو باشد

هرچه ناحق خوری حرام بود

آب رز هم چو آبِ جو باشد

یار عفریت خو چه باشد مار

دلبر ما فرشته خو باشد

سخن اینست و بس که را چندین

سر بیهوده گفت و گو باشد

توبه یارب نزاری و توبه

راست چون سنگ بر سبو باشد