بر یاد دوستان نفسی می زنم به درد
خوش وقت دوستان که کسی یاد ما نکرد
ای باد بگذر امشب و با دوستان بگوی
تا می خوردند می که خردمند غم نخورد
گر فرصتی درافتد و باشد مجال آن
کز دوستان دو حرف توانی سوال کرد
گو یاد ما کنید و به همت مدد دهید
وآن گه به گرد هیچ مزاحم دگر مگرد
تا دوستان ملول نگردند و سر گران
رمزی سبک ادا کن و طومار درنورد
نگذاردت زمانه زمانی به خانه ای
اینجا نمونه ای است به صد اعتبار نرد
هان تا به یاوران برسی بیشتر که بس
در خانه مخاطره ای مهره وار فرد
در زمهریر آزی و عریان ز ستر راز
گر نیست برگ بردت از این مرغزار برد
هست از سرشک روی نزاری همیشه سرخ
ورنه بود هر آیینه رنگ نزار زرد
یک هفته عیش و از پی آن مدتی فراق
آری خمار و خار بود با نبید و ورد
آسایش از حیات همان چند روز بود
بی روی دوست بر دل ما شد حیات سرد
با روزگار بیش چه کوشی نزاریا
دانی که با زمانه نکرده ست کس نبرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بچهٔ کبوتر منقار سخت کرد
هموار کرد پرّ و بیوکند مویِ زرد،
کابوک را نخواهد و شاخ آرزو کند
وز شاخ سوی بام شود باز گردگرد
مشکین شود چو باد بزلف تو بگذرد
عاشق شود کسیکه بروی تو بنگرد
بر غالیه بماند بر عارض تو باد
گاهش برو بمالد و گه باز بسترد
گر پشت یابد از رخ تو لاله بشکفد
[...]
جز سوی نام نیک خردمند ننگرد
نام نکو بماند و این عمر بگذرد
سالار لولیان را گفتم برای خرد
از میخ هجو من خر خمخانه را بدرد
گفتا که میخ هجو تو . . . ون خوار آنخرست
. . . ون ما چی خاردان بره کش حرب فشرد
خر فرد بود میره با سهل دیلمی
[...]
ای از عدد یکی به هنر صدهزار مرد
دارند معطیان ز عطاء تو پیش خورد
از رشگ حرمت تو بزرگان مملکت
چون صبح و شمس بارخ زردند وبادسرد
از اولیای دولت در هیچ روزگار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.