گنجور

 
حکیم نزاری

مرده گر زنده شد از معجز انفاس مسیح

خم می دارد بر معجزه ی او ترجیح

او اگر کرد یکی مرده به عمری زنده

من به می مرده بسی زنده کنم لال فصیح

بوی درز در می خانه نسیم است ز خلد

روح را تازه کند رایحه راح به ریح

با من تشنه جگر کرد می روشن دل

آن چه با مزهر عاشق به وفا کرد صحیح

اهل تزویر بر آنند که تائب شده ام

توبه بر من نتوان بست به بهتان صریح

مردمان در حق من هرچه بتر می گویند

عشق بی علت وتحسین نبود بی تقبیح

معرفت باید و اخلاص که بی صدق و صفا

کم ز زنار و صلیب است ردا و تسبیح

غفر الله نزاری که زمیدان جهان

گوی برده ست به چوگان سخن های ملیح

 
 
 
جامی

دارم از پیر مغان نقل که در دین مسیح

باده چون نقل مباح است زهی نقل صحیح

تحفه لایق جانان به کف آر ای زاهد

ترسمت دست نگیرد به قیامت تسبیح

شیوه علم نظر ورز که العلم حسن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
محتشم کاشانی

به زبان خرد این نکته صریح است صریح

که نظر جز به رخ خوب قبیح است قبیح

مدعای دل عشاق بتان می‌فهمند

به اشارات نهانی ز عبارات صریح

آن که این حسن در اجزای وجود تو نهاد

[...]

یغمای جندقی

غربتم صبح وطن کردی از آن چهر صبیح

ناگزر سوی وطن روی جمیل است و قبیح

سستی بخت نگر بشنو از مرد فصیح

سعدیا حب وطن گر چه حدیثی است صحیح

صغیر اصفهانی

مرحبا صبح شب نیمه شعبان که مسیح

میکند از دم جان بخش لطیفش تفریح

مطلع الفجر بر این صبح شد از حق تصریح

منزلت بین که طفیل است بدین صبح صبیح

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه