دارم از پیر مغان نقل که در دین مسیح
باده چون نقل مباح است زهی نقل صحیح
تحفه لایق جانان به کف آر ای زاهد
ترسمت دست نگیرد به قیامت تسبیح
شیوه علم نظر ورز که العلم حسن
منکر فکر خرد باش که الجهل قبیح
پیش لعل تو نهم لب به لب جام آری
به اشارت طلب بوسه بسی به ز صریح
آن دهان یک سر موی است ز لطف تو و هست
یک سر موی تو را بر همه خوبان ترجیح
هر کجا شوخ و ملیحی ست دلم کشته اوست
خاصه آن چشم خوش شوخ و لب لعل ملیح
وارد صبح ز صوفی طلب و ورد صباح
جامی و جام صبوح از کف معشوق صبیح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نقل قولی از پیر مغان اشاره میکند که میگوید در دین مسیح، نوشیدن شراب مجاز است. شاعر از زاهد میخواهد که تحفهای شایسته برای معشوق آماده کند و به او هشدار میدهد که نکند در روز قیامت تسبیحاش را بگیرد. او همچنین بر اهمیت علم و تفکر تأکید میکند و از نادانی و جهل میرهاند. شاعر به معشوق خود اشاره میکند و از زیباییهای او میگوید، بهویژه لب و چشمش. در انتها، او از سرمستی در صبح و نوشیدن جامی از دست معشوقش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: من از پیر مغان شنیدهام که در دین مسیح نوشیدن شراب مانند نقل (شکلات) آزاد و مجاز است، این واقعاً نکتهای شایسته توجه است.
هوش مصنوعی: ای زاهد، هدایتی که شایسته محبوب است را به دست آور، زیرا میترسم در قیامت تسبیح تو را نگیرد.
هوش مصنوعی: علم را با دقت و توجه خاصی بنگر، زیرا علم درخشان است و ناپسند است که به فکر خرد نپردازیم. بیاطلاعی و جهل زشت و ناپسند است.
هوش مصنوعی: من زبانم را به لبهای تو نزدیک میکنم، انگار که با یک اشاره، جامی از عشق را به تو تقدیم کنم؛ چه بسا که بوسههایی که به تو میزنم، از آنها که به وضوح ادا میشوند، بهتر و شیرینتر است.
هوش مصنوعی: آن لبهای تو به اندازهای زیباست که انگار فقط یک تار موی توست. زیبایی تو را به همهی خوبان دنیا ترجیح میدهم.
هوش مصنوعی: هر جایی که دل را گربهای شاد و خوشایند ببینم، دلم به او میرود، بهویژه آن چشمان زیبا و شیطنتآمیز و لبهای سرخ و دلربا.
هوش مصنوعی: با شروع صبح، از صوفی درخواست و طلبی دارم و جامی از معشوق زیبا در دست دارم که به من سرشار از خوشی و لذت میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرده گر زنده شد از معجز انفاس مسیح
خم می دارد بر معجزه ی او ترجیح
او اگر کرد یکی مرده به عمری زنده
من به می مرده بسی زنده کنم لال فصیح
بوی درز در می خانه نسیم است ز خلد
[...]
زیور خود به مسیح ار دهد آن شوخ ملیح
مهر و مه بوسه زند بر لب و دندان مسیح
به زبان خرد این نکته صریح است صریح
که نظر جز به رخ خوب قبیح است قبیح
مدعای دل عشاق بتان میفهمند
به اشارات نهانی ز عبارات صریح
آن که این حسن در اجزای وجود تو نهاد
[...]
غربتم صبح وطن کردی از آن چهر صبیح
ناگزر سوی وطن روی جمیل است و قبیح
سستی بخت نگر بشنو از مرد فصیح
سعدیا حب وطن گر چه حدیثی است صحیح
ای دهان تو روانبخش دو صد خضر و مسیح
که شدی تشنه ذبیح
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.