گنجور

 
حکیم نزاری

ای هم نفسان لایق من هم نفسی نیست

در خورد من آخر چه کسم من که کسی نیست

دارم هوس هم نفسی در سر و جانی

بر دوش سری نیست که در وی هوسی نیست

فرهاد صفت بر لب شیرین بدهم جان

لیکن به مرادم به لبش دست رسی نیست

بر من چه ملامت که کنم میل به شیرین

خود آدمیی کم به قیاس مگسی نیست

زنهار مکن فوت نزاری نفس نقد

خود عمر به کار آمده الا نفسی نیست

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
حکیم نزاری

ای جا که منم تا به خرابات بسی نیست

لیکن چه کنم محرم این راز کسی نیست

بر سر بتوان رفت به منزل گه محبوب

سهل است پیاده بروم گر فَرَسی نیست

پنداشتم اوّل که مرا خاص مرایی

[...]

خواجوی کرمانی

مشنو که مرا با لب لعلت هوسی نیست

کاندر شکرستان شکری بی مگسی نیست

کس نیست که در دل غم عشق تو ندارد

کانرا که غم عشق کسی نیست کسی نیست

باز آی که با هم نفسی خوش بنشینیم

[...]

سلمان ساوجی

فریاد همی دارم و فریاد رسی نیست

پندار درین گنبد فیروزه کسی نیست

ای باد خبر بر، بر آن یار همی دم

کز بهر خبر جز تو مرا همنفسی نیست

از هستی من جز نفسی باز نمانده‌ست

[...]

خیالی بخارایی

افسوس که جز ناله مرا همنفسی نیست

فریاد که خون شد دل و فریادرسی نیست

کس نیست که گوید خبر از منزل مقصود

وز هیچ طرف نیز صدای جرسی نیست

ما را هوس توست برآنیم که در سر

[...]

اهلی شیرازی

دل مرده از آنم که مسیحا نفسی نیست

فریادم از آنست که فریاد رسی نیست

از خانقه ایشیخ در کس نگشایند

معلوم شد امروز که در خانه کسی نیست

ای مرغ گرفتار که دوری ز گلستان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اهلی شیرازی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه