بی تو ای آرام جان یک ساعتم آرام نیست
وز تو ام حاصل به جز هجران نافرجام نسیت
گر من از آشفتگی شوری کنم معذور دار
هر که را دل بر سر آتش بود ارام نیست
دوزخی در سینه دارم زاتش هجران و دل
گر بسوزد گو بسوز الحمدلله خام نیست
شیشه ی ناموس اگر بر سنگ بدنامی زنم
شیشه گو بشکن به حمدالله کفم بی جام نیست
مردمان بی التفاتی های ما را منکرند
در مراتب منزلی کمتر ز ننگ و نام نیست
عقده ی امّید را از راه خود برداشتم
از جهنم تا به جنت بیش و کم یک گام نیست
من بتی را میپرستم سیم تن ، تو سنگ و خاک
ای ملامت گر پری رویی کم از اصنام نیست
تا بت چون سرو من در باغ حسن آید به بر
صبر باید کرد کین فرصت به هر ایام نیست
عاشق صادق نزاری با مراد دل به دوست
دست در کش کی کند گر ثابت الاقدام نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با نیرومندی به غم و اندوه ناشی از دوری معشوق اشاره میکند. او بیان میکند که بدون وجود محبوبش هیچ آرامشی ندارد و تنها نتیجهای که از عشق او به دست میآورد، هجران و ناکامی است. شاعر از آتش دل و غم هجران سخن میگوید و ابراز میکند که اگرچه قلبش در آتش میسوزد، اما باز هم امید خود را از دست نداده است. او به تقابل میان عشق و مشکلات زندگی پرداخته و میگوید که انسانها بیتوجه به درد و رنج او هستند. در پایان، شاعر تأکید میکند که عشق واقعی نیاز به صبر و پایداری دارد و در هر مقطعی از زمان فرصتی برای تحقق عشق وجود ندارد.
هوش مصنوعی: بدون تو، ای آرامش جانم، حتی یک ساعت هم نمیتوانم راحت باشم و از تو تنها حسرتی جز جدایی ناموفق ندارم.
هوش مصنوعی: اگر من از شدت ناراحتی و هیجان چیزی بگویم، ببخشید. هر کسی که دلش به آتش عشق دچار شده، نمیتواند بیخیال و آرام باشد.
هوش مصنوعی: در دل من آتش عشق و فراق وجود دارد، اگر این آتش به من آسیب بزند، بگذار بسوزد؛ زیرا من از نظر عاطفی سرد و بیاحساس نیستم.
هوش مصنوعی: اگر شیشهی ناموس را بر سنگ بیآبرو بزنم، شیشه بگو بشکن، چون به لطف خدا دستم بدون جام است.
هوش مصنوعی: مردم نسبت به بی توجهیها و نادیده گرفتنهای ما بیخبرند و این امر باعث میشود که منزلت و ارزش ما کمتر از آن چیزی باشد که هست.
هوش مصنوعی: امید و آرزوهای ناچیز را از سر راهم برداشتم؛ از جهنم تا به بهشت تنها یک قدم فاصله وجود دارد.
هوش مصنوعی: من معشوقی را که زیبا و دلرباست دوست دارم، اما تو که مرا سرزنش میکنی، فقط به خاک و سنگ میماندی و زیبایی او کم از بتهای دیگر نیست.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آن معشوق زیبا چون سرو در باغ زیبایی بیاید، باید صبر کرد؛ زیرا این فرصت هرگز در هر زمانی پیش نمیآید.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی که به معشوقش ایمان دارد، هرگز از عشقش دست نمیکشد. اما اگر او در ارادهاش ثابت قدم نباشد، چطور میتواند به کسی که دوستش دارد، پایبند باشد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ جایی از ستاره روز روشن نیست نور
زین ستاره روز را چندانکه خواهی نور هست
شیخ الاسلام و جمال دین و مفتی المشرقین
سیف حق تاج خطیبان شمع شرع اقضی القضات
قوله، (ص) «بعثت بجوامع الکلم، و لأتمم مکارم الاخلاق».
مهره کس را ندید اندر همه دریای مهر
تا نقاب از چهره جان مقدّس برگرفت
هر که صاحب دیده بود آنجا دل از جان در گرفت
ای فلک قدری که شمس دین و دین دولتی
دولت تو دولت دنیا و دین و دولت است
از علو همت تو آسمان را غیرت است
وز جمال طلعت تو مشتری را خجلت است
گر جمال ملتی، شاید که اخلاق تو را
[...]
پیش اسبت رخ نهم ز آنرو که غم نبود زمات
در وفایت جان ببازم تا کجا یابم وفات
دی طبیبم دید و دردم را دوا ننوشت و گفت
خون دل میخور که این ساعت نمی یابم دوات
چون روان بی خط برات آورده بودم از چه وجه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.