گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

دلی که عاشق روی نگار دلبندست

نه ممکن است که با صابریش پیوندست

کسی که او به صفت صابرست عاشق نیست

به عشق و صبر نظر کن که چند در چندست

کدام عاشق صادق شنیده ای که ز هجر

ز عاجزی سپرِ صابری نیفکنده ست

چهارسوی نهادم ز رخت صبر تهی ست

که شش جهات وجودم به عشق در بندست

ز پند هیچ نیاید، نصیحتم مکنید

که مرد عاشق دیوانه فارغ از پندست

کمینه بنده ی اویم اگر قبول کند

به هرچه خواهد و فرمان دهد خداوندست

هزار توبه شکستم هنوز مردم را

طمع بود که مرا التفاتِ سوگندست

به مهر زن نکنم دامن دل آلوده

که پایبندیِ واماندگان ز فرزندست

نزاریا ره دیوانگان عشق سپر

طریق زهد ره مردم خردمند است

 
sunny dark_mode