خوش ولایت ها که در تحتِ امورِ اولیاست
مصرِ استغنا و رومِ فقر و بغدادِ رضاست
بخشِ ایران قسمِ عشق و قسم توران بخش عقل
در میان آمویِ حکمت هم روان و هم رواست
هم خراسانِ سلامت هم عراق عافیت
این یکی دارالقناعه آن یکی دارالشّفاست
در حدودِ مشرقِ افلاس می دانی که چیست
چینِ عدل و خلّخِ انصاف و فر خارِ صفاست
ملکِ هفت اقلیمِ عالم شش جهاتِ کاینات
پیش شاهِ همّت مردان طفیل یک گداست
باری الحاصل نگینِ مُهرِ وحدت امرِ اوست
باری القصّه زمینِ معرفت در ضبط ماست
عاقلان در حیرت اند از غیرتِ قهاّر عشق
تا نزاری را چنین ملکِ مسلّم از کجاست
عالم وحدت برون از هرچه اسمِ شَی بروست
ز اوّل فطرت میانِ عقل و عشق این ماجراست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف وضعیت سیاسی و فرهنگی در سرزمینهای مختلف میپردازد و به تمایزات بین این مناطق اشاره میکند. شاعر به عشق و عقل به عنوان دو عنصر اصلی زندگی بشر تأکید میکند و نشان میدهد که در جهات مختلف میتوان به تجلیات مختلف این دو پی برد. او همچنین به وحدت و همبستگی اشاره دارد و به این نکته میپردازد که در وجود انسانها، عشق و عقل بهنوعی در کنار هم قرار دارند. در نهایت، شاعر به دنبال درک عمیقتری از زیباییهای عالم و روابط انسانی است و میخواهد به خواننده نشان دهد که در این جهان عجیب و غریب، عشق و وحدت بهعنوان مفاهیم اساسی مورد توجه هستند.
هوش مصنوعی: زیبایی خانههایی که در سایه سرپرستی اولیای الهی هستند، مانند سرزمینی است که در آن رفاه و بینیازی برقرار است، درحالیکه سرزمینهایی که فاقد این نعمتاند، با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم میکنند.
هوش مصنوعی: ایران به خاطر عشق و محبت قسم خورده است و توران به دلیل عقل و خرد. در این میان، آموی که نماد حکمت است، هم احساسات و هم عقل را در خود جای داده و بر هر دو جزئی از این ماجرا به شمار میآید.
هوش مصنوعی: هم خراسان مکان امنیت و سلامت است و هم عراق جای آرامش و عافیت. یکی از این مکانها به عنوان پناهگاه محفوظ و دیگر به عنوان مرکز درمان و شفاست.
هوش مصنوعی: در نواحی شرقی فقر، میدانی که وضعیت عدالت و انصاف چگونه است و چطور به برداشتهای نادرست و مشکلات ارتباطی دچار شدهایم.
هوش مصنوعی: حاکم بر تمامی دنیا و فرمانروای هفت اقلیم، در برابر اراده و عزم مردان بزرگ، همچون یک گدا در کنار شاهزادگان به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: در حقیقت، نگین انگشتری که نماد اتحاد و یگانگی اوست، در نهایت موضوع اصلی و مهم این موضوع است و در واقع، زمین معرفت و شناخت ما تحت کنترل و تدبیر ما قرار دارد.
هوش مصنوعی: عاقلها از شدت غیرت و قدرت عشق در شگفتاند که این همه تسلط و سلطنت را نازکطبعی چگونه به دست آورده است.
هوش مصنوعی: وجود واقعی، فراتر از هر نام و قومیت و ماهیتی است. این حقیقت از ابتدا در سرشت انسان وجود داشته و در ارتباط میان عقل و عشق، نمود پیدا میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یافت از یزدان ملک سلطان به شادی هرچه خواست
روز شادی روز ما سلطان دین سلطان ماست
بند شاهی کرد محکم راه دولت کرد پاک
چشم عالم کرد روشن کار گیتی کرد راست
وقت وقت رامش است و روز روز عشرت است
[...]
آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی
گفت کین والی شهر ما گدایی بیحیاست
گفت چون باشد گدا آن کز کلاهش تکمهای
صد چو ما را روزها بل سالها برگ و نواست
گفتش ای مسکین غلط اینک از اینجا کردهای
[...]
شاه را تاج ثنا دادم نخواهم بازخواست
شه مرا نانی که داد ار باز میخواهد رواست
شاه تاج یک دو کشور داشت لیک از لفظ من
تاجدار هفت کشور شد به تاجی کز ثناست
شه مرا نان داد و من جان دادمش یعنی سخن
[...]
یارب این مائیم و این صدر رفیع مصطفاست
یارب این مائیم و این فرق عزیز مجتباست
یارب این مائیم و این روی زمین یثرب است
کاسمان را هفت پشت از رشک یک رویش دوتاست
خوابگاه مصطفی و کعبه مان از پیش و پس
[...]
تا خیال نقطه خالت سواد چشم ماست
خاک پایت مردم چشم مرا چون تو توتیاست
حاجت کحل الجواهر نیست آنکس را که نیست
سرمه از گرد ره توسن که نور چشم ماست
تا گل رخسار تو بشکفت در باغ وجود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.