حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۴

خوش ولایت ها که در تحتِ امورِ اولیاست

مصرِ استغنا و رومِ فقر و بغدادِ رضاست

بخشِ ایران قسمِ عشق و قسم توران بخش عقل

در میان آمویِ حکمت هم روان و هم رواست

هم خراسانِ سلامت هم عراق عافیت

این یکی دارالقناعه آن یکی دارالشّفاست

در حدودِ مشرقِ افلاس می دانی که چیست

چینِ عدل و خلّخِ انصاف و فر خارِ صفاست

ملکِ هفت اقلیمِ عالم شش جهاتِ کاینات

پیش شاهِ همّت مردان طفیل یک گداست

باری الحاصل نگینِ مُهرِ وحدت امرِ اوست

باری القصّه زمینِ معرفت در ضبط ماست

عاقلان در حیرت اند از غیرتِ قهاّر عشق

تا نزاری را چنین ملکِ مسلّم از کجاست

عالم وحدت برون از هرچه اسمِ شَی بروست

ز اوّل فطرت میانِ عقل و عشق این ماجراست