دلی کآن دل به نور نفس بیناست
نظر گاهش رخ معشوقه ی ماست
ره ما دیر شد آمد ولیکن
در این ره مرد عاشق بی سر و پاست
نخست از خود تبرا کرده باشد
چو اصل عشق ورزیدن تبراست
ز خود فانی شود تا هست گردد
چو بی خود شد حجاب از راه برخاست
نهانش در نهان باشد ز هر کس
غلط کردم نهانش آشکاراست
چو شمعی زنده دل تا خوش بسوزد
ز بهر سر بریدن بر سر پاست
چو موسی در مناجات است در طور
اگر چون یونس اندر قعر دریاست
در آتش گر ببینی چون خلیلش
نشسته چون خضر بر فرش خضراست
وگر خال لبش بینی یقین دان
که این ماتم تماشا در تماشاست
وگر با خاک ره یکسان نماید
به معنی منزلش بر چرخ اعلاست
صفاتش از مشارق تا مغارب
کمالش از ثرا تا بر ثریاست
اگر در بند عشقی عشق این این است
وگر سودای عشقت نیست سوداست
مجوی از هیچ تارک روشنایی
کو گوهر در میان سنگ خاراست
نزاری هر چه دانستی بگفتی
زبان در کش که زین پس بیم غوغاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و حالتی است که در آن عاشق به نوعی از خودگذشتگی و فانی شدن در معشوق میرسد. شاعر اشاره میکند که دل نورانی و روشن است، زیرا معشوق در آن تجلی یافته است. هرچند در مسیر عشق، سختیها و دردها وجود دارد، اما عاشق باید از خود بگذرد تا به حقیقت عشق برسد. عشق نه تنها تجربهای درونی و شخصی است، بلکه ارتباطی عمیق با هستی و نیروی زندگی دارد. در این راه، عاشق همچون شمعی است که با سوختن خود، نور و گرما را به دیگران میبخشید. در نهایت، شاعر به خواننده توصیه میکند که از جستجوی نور در میان تاریکی ناامید نشود، زیرا عشق و حقیقت همیشه در دسترس هستند، حتی اگر در ابتدا پنهان به نظر برسند.
هوش مصنوعی: دلهایی که از نور نفس خود روشنایی دارند، همیشه در نگاهشان چهرهی معشوق ما را مییابند.
هوش مصنوعی: راه ما دیر به مقصود رسید، اما در این مسیر، مردی عاشق وجود دارد که بیسر و پا است.
هوش مصنوعی: ابتدا باید از خود فاصله بگیرد، زیرا عشق ورزیدن از اصل خود دوری است.
هوش مصنوعی: انسان باید از خودخواهی و منیت خود بگذرد تا به حقیقت و وجود واقعی خود برسد. وقتی که از خود دور میشود و از لاک خود خارج میگردد، موانع و حجابها از پیش رویش برداشته میشود.
هوش مصنوعی: او به طور پنهان از چشم دیگران است، من اشتباه کردم؛ در حالی که پنهانش به وضوح مشخص است.
هوش مصنوعی: مانند شمعی با قلبی زنده، تا زمانی که در دقت و عشق بسوزد، حاضر است که برای هدفش فداکاری کند.
هوش مصنوعی: مانند موسی که در کوه طور با خداوند راز و نیاز میکند، اگر هم چون یونس در عمق دریا باشم، باز ارتباطم با خدا قطع نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر در آتش ببینی که مانند ابراهیم خلیل نشسته است، بدان که همچون خضر در سرزمین سبز و خوشی است.
هوش مصنوعی: اگر بر لبش خالی ببینی، مطمئن باش که این سوگواری در واقع خود یک نوع تماشا است.
هوش مصنوعی: اگر با خاک راه یکسان شود، به این معنی است که منزلت او در آسمانهای بلند است.
هوش مصنوعی: ویژگیهای او از شرق تا غرب گسترده است و کمال او از آسمان تا زمین میرسد.
هوش مصنوعی: اگر در بند عشق هستی، عشق حقیقت دارد و اگر به عشق من فکر نمیکنی، پس در واقع در حال سودجویی هستی.
هوش مصنوعی: از هیچ کس که درخشش و نور دارد، جستجو نکن، زیرا که حقیقت و ارزش واقعی مانند جواهر در دل سنگی خشن پنهان است.
هوش مصنوعی: نزاری، هر چه میدانستی را بیان کردی. حالا زبانت را ببند، زیرا از این پس خطر ایجاد آشوب وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به وصفش چند گفتن هم نه زیباست
که چندی را مقادیرست و احصاست
خداوندی که تاج دین و دنیاست
بهدولت دین و دنیا را بیاراست
از آن تاجی است در دنیا و در دین
که انعلا مرکب او تاج جوزاست
دلیل دولتش چون روز روشن
[...]
قدر میخواست تا کار دو عالم
به یکبار از پی سلطان کند راست
چو او اندیشهٔ برخاستن کرد
قضا گفتا تو بنشین خواجه برخاست
خداوندا کمینه چاکر تو
کت اندر بندگی یکروی و یکتاست
ز خدمت یکدو روز اردورماندست
مگو سرگشته نا پای برجاست
بخاک پای تو کان نیست تقصیر
[...]
بیا بنشین که دلها بی تو برخاست
دمی با ما دل سنگین بکن راست
من اندیشم که جان بر تو فشانم
مشو از جای، کین اندیشه برجاست
ز تو جورست با ما و غمی نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.