وقت نثار کردن ماییم و نیم جانی
نقدی چنین چه ارزد در حضرتِ چنانی
الجامشیِ شاهی بس مختصر نماید
الحق چه عذرخواهم اینجا به نیم جانی
الا همین که گویم از ما و خدمتِ ما
چیزی نیاید آخر شاهی و پاسپانی
امری اگر نباشد مطلق چگونه باشد
تزیین آفتابی ترکیبِ آسمانی
پس بی نشانِ اول یعنی جنودِ فطرت
نه بد دلی توان بود اینجا نه پهلوانی
کی بر قرار ماند گر صنعِ او نخواهد
آرامشِ زمینی یا جنبشِ زمانی
بلبل صفت نیارد در عشقِ گل نوازد
هر کو نشد به دستان هر لحظه داستانی
از خویشتن برون شو تا خانه او بگیرد
زیرا چو او نیابی شایسته میهمانی
گنجینه ی نزاری بر نقدِ قلب و جان بین
در هر سفینه بحری در هر جریده کانی
دیگر به خود نبینی دیگر ز خود نگویی
گر هیچ بازیابی از سِرِ او نشانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفتم مگر که ما را؛در دل به جای جانی
نه نه خطاست جانا جانی و زندگانی
یار گشاده زلفی دلبند شوخ چشمی
معشوق خوبروئی؛ دلدار خوش زبانی
برده سبق فراقت؛ از رنج بی نهایت
[...]
بختی نه بس مساعد یاری چنان که دانی
بس راحتی ندارم باری ز زندگانی
ای بخت نامساعد باری تو خود چه چیزی
وی یار ناموافق آخر تو با که مانی
جانی خراب کردم در آرزوی رویت
[...]
کردی نخست با ما عهدی چنان که دانی
ماند بدان که بر سر آن عهد خود نمانی
راندی به گوش اول صد فصل دلفریبم
و امروز در دو چشمم جز جوی خون نرانی
آن لابههای گرمت ز اول بسوخت جانم
[...]
ای باد روح پرور زنهار اگر توانی
امشب لطافتی کن آنجا گذر که دانی
در شو چو مهربانی در تیرگی زمانی
یابی مگر نشانی زان آب زندگانی
ره ره گذر بکویش دم دم نگر برویش
[...]
ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.