دگر باره کردم اعادت به می
اِلی اصلِه یَرجع کلُّ شَی
به تحصیلِ لیلیِ من بی قرار
چو مجنون در افتاده از حی به حی
بر امّید کرّوبیِ هم نفس
بساطِ زمین کرده ام جمله طی
کنون یافتم آن چه مطلوب بود
شدم فارغ از وعده ی کو و کی
به رسمِ رنودم به کف بر کؤوس
چه کارم به آیینِ کاووس و کی
زمانه ندانم که دردِ مرا
دوا تا به کی کرد خواهد به کی
به راحی مداوا کنم روح را
که عکسش بریزد ز خورشید خوی
همه ساله بر خم بگردم چنان
که پیرامنِ قُطب گردد جدَی
من و سر نهادن بر آن آستان
که خم خانه مشتق شد از نامِ وی
نزاری ز اندوهِ مَی شد نزار
بهل تا بنالد به زاری چو نی
خداوندِ فطرت ز مبدایِ کون
سخن را بدو داد و او را به مَی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
بآیین یکی شهر شامس بنام
یکی شهریار اندرو شادکام
فلقراط نام از در مهتری
هم از تخم آقوس بن مشتری
چو از مکه پیغمبر ابطحی
به یثرب شد و کار دین شد قوی
تو زین داستان گنجی اندر جهان
بمانی که هرگز نگردد کمی
شاه زمینی و پادشاه زمانی
جز بفریدون با هیچ خلق نمانی
جد تو گرچه جهان بپیری بگشاد
تو بگشادی همه جهان بجوانی
جان ولی را همه سلامت و سودی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.