ما را نبود قاعده ی جنگ و جدالی
اما بود امید به صلحی و وصالی
با تو نتوانم که به روی تو برآیم
گر بر منت از وجه عتاب است خیالی
اما به شفاعت ز سر عجز توانم
گفتن که ببخش ار به قبول است مجالی
هم بی بر و باری نبود عاقبت الامر
در باغ جهان هر که بر آورد نهالی
ما را بر تو گر نبود بار عجب نیست
باز از بر تو در خور ما هست محالی
از دور به نظاره توان کرد نگاهی
و ز طرف تتق جلوه توان داد جمالی
در ساغر اخلاص به خلوت گه عشاق
ما را بده از کوثر خم خانه زلالی
از روی خیال تو به سیری نکنم میل
این باشد اگر باشدم از غیر ملالی
از دنیی و از عاقبتم با تو گریز است
عشق است کز او نیست به سر در همه حالی
در مرتبه ی عاشق و عاقل ز نزاری
کردند گروهی ز سر دست سوالی
گفت این مثل خضر و کلیم است معین
زین بیش به این نکته نیفزود مقالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری انتزاعی و عاشقانه است که در آن شاعر به موضوعاتی چون امید به صلح، عشق و عرفان میپردازد. او از چالشهای روابط انسانی و احساساتی مانند برخورد عتابآمیز صحبت میکند، اما با این حال به تجدید روحیه و تلاش برای بخشش و دوستی امید دارد. شاعر به زیبایی معشوقهاش اشاره میکند و میگوید که حتی اگر نتواند به طور مستقیم با او ارتباط برقرار کند، باز هم زیبایی او را از دور میتواند تحسین کند. در نهایت، او عشق را به عنوان نیرویی قدرتمند و برجسته در زندگی معرفی میکند که فراتر از دنیا و مشکلات است و خود را به پرسشهای عرفانی و فلسفی میکشاند.
هوش مصنوعی: ما برنامهای برای جنگ و نزاع نداریم، اما امید داریم که به صلحی و نزدیکی برسیم.
هوش مصنوعی: نمیتوانم به چهره تو توجه کنم اگر خشم و قهر تو فقط خیال باشد.
هوش مصنوعی: من از روی ناتوانی و از سر درخواست میگویم که اگر فرصتی هست، لطفاً مرا ببخشید.
هوش مصنوعی: در انتهای کار، در باغ زندگی، هیچکس بدون زحمت و تلاش به ثمر نخواهد رسید. هر کسی که درختی را بکارد، باید در انتظار نتیجهاش باشد.
هوش مصنوعی: اگر ما برای تو بار سنگینی نداشته باشیم، قابل فهم است؛ اما با این حال، در نزد تو چیزهایی برای ما وجود دارد که غیرممکن نیست.
هوش مصنوعی: میتوان از دور به تماشای کسی نشسته و نگاهی به او انداخت و از سمت دیگر زیباییاش را نمایان کرد.
هوش مصنوعی: در جام عشق و صمیمیت، از چشمه زلال کوثر در گوشهای از خانه عاشقان، به ما بنوشان.
هوش مصنوعی: من از خیال تو سیر نمیشوم و اگر هم سیر شوم، دوست ندارم به چیز دیگری فکر کنم.
هوش مصنوعی: در زندگیام و در آیندهام، عشق تو راه گریز و پناهگاهی است که هیچگاه نمیتوانم از آن فرار کنم و همیشه در هر وضعیتی با من خواهد بود.
هوش مصنوعی: در سطح عاشق و عاقل، گروهی از دوستان به نزاری (شاعر) مراجعه کردند و از او سوالی پرسیدند.
هوش مصنوعی: گفتن این موضوع به مانند داستان خضر و کلیم است و فراتر از این نکته چیزی اضافه نکرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دور از تو مرا عشق تو کرده ست به حالی
کز مویه چو مویی شدم از ناله چو نالی
تا شب دل من سوزی هر روز به جنگی
تا روز تنم کاهی هر شب به خیالی
ماننده خورشیدی پیدا شده و من
[...]
ای بر سمن از مشک به عمدا زده خالی
مسکین دلم از خال تو گشته است به حالی
حالی به جهان زارتر از حال دلم نیست
تا نیست دل آشوبتر از خال تو خالی
قدّ و دهن و زلف تو و جعد تو دیدم
[...]
ماه رجب فرخ و نوروز جلالی
گشتند قرین از قبل فرخ فالی
فال همه عالم شود از هر دو مبارک
گیرند اگر خال خود از صدر معالی
صدری که همه ساله بیننده او بر
[...]
المنة لله تبارک و تعالی
کاسلام گرفت از تو و جاه تو جمالی
المنة لله که بیفزود بجاهت
هم مسند و هم منبر را فرو جلالی
المنة لله که بیستان شریعت
[...]
ای یافته از چهره تو حسن کمالی
داده است جمالیت خدا و چه جمالی
از دیده من عشق تو انگیخته نیلی
وز قامت من هجر تو پرداخته فالی
چون زلف تو شد حالم و این از همه خوشتر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.