ما را نبود قاعده ی جنگ و جدالی
اما بود امید به صلحی و وصالی
با تو نتوانم که به روی تو برآیم
گر بر منت از وجه عتاب است خیالی
اما به شفاعت ز سر عجز توانم
گفتن که ببخش ار به قبول است مجالی
هم بی بر و باری نبود عاقبت الامر
در باغ جهان هر که بر آورد نهالی
ما را بر تو گر نبود بار عجب نیست
باز از بر تو در خور ما هست محالی
از دور به نظاره توان کرد نگاهی
و ز طرف تتق جلوه توان داد جمالی
در ساغر اخلاص به خلوت گه عشاق
ما را بده از کوثر خم خانه زلالی
از روی خیال تو به سیری نکنم میل
این باشد اگر باشدم از غیر ملالی
از دنیی و از عاقبتم با تو گریز است
عشق است کز او نیست به سر در همه حالی
در مرتبه ی عاشق و عاقل ز نزاری
کردند گروهی ز سر دست سوالی
گفت این مثل خضر و کلیم است معین
زین بیش به این نکته نیفزود مقالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دور از تو مرا عشق تو کرده ست به حالی
کز مویه چو مویی شدم از ناله چو نالی
تا شب دل من سوزی هر روز به جنگی
تا روز تنم کاهی هر شب به خیالی
ماننده خورشیدی پیدا شده و من
[...]
ای بر سمن از مشک به عمدا زده خالی
مسکین دلم از خال تو گشته است به حالی
حالی به جهان زارتر از حال دلم نیست
تا نیست دل آشوبتر از خال تو خالی
قدّ و دهن و زلف تو و جعد تو دیدم
[...]
ماه رجب فرخ و نوروز جلالی
گشتند قرین از قبل فرخ فالی
فال همه عالم شود از هر دو مبارک
گیرند اگر خال خود از صدر معالی
صدری که همه ساله بیننده او بر
[...]
المنة لله تبارک و تعالی
کاسلام گرفت از تو و جاه تو جمالی
المنة لله که بیفزود بجاهت
هم مسند و هم منبر را فرو جلالی
المنة لله که بیستان شریعت
[...]
ای یافته از چهره تو حسن کمالی
داده است جمالیت خدا و چه جمالی
از دیده من عشق تو انگیخته نیلی
وز قامت من هجر تو پرداخته فالی
چون زلف تو شد حالم و این از همه خوشتر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.