شمارهٔ ۱۲۲۳
یا رب آن ماه است یا خورشید یا بُت یا پری
راستی را خوش جگر سوزی و چابک منظری
سرو خوانم قامتت را یا صنوبر یا خدنگ
زهره گویم جبهه ات را یا سهیل ار مشتری
مادرت گر آدمی بوده ست بی هیچ اشتباه
پس پری را بر تو افتاده ست مهرِ مادری
کس بدین صورت نمی دانم که در آفاق هست
احسن الله تا چه نقش است این زهی صنعت گری
گر به چین بگذشتیی صورتپرستان مجتمع
توبه کردندی به اخلاص از بتان آزری
با چنین شکل و شمایل بس چنین بی چاره را
کرده باشی هم به جان نومید و هم از دل بری
من به حیرت مانده از چشمانِ شوخت وز دماغ
خود تو سر بر می نیاری و به من در ننگری
از که خواهم داد و فریاد از که دارم گر قضا
با تو افتاده ست و تو هم خصمی و هم داوری
بارها گفتم نزاری را نظر کاری مکن
هیچ درمان نیست گو جان می کن و خون می گری
دل ببرد و دین بخواهد بردن این ترک الغیاث
دست گیرا تا چه خواهی کرد هان ای تنگری
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...