مرا به چاشنیی جانبی مگر داری
که گوشه ی دهنی خوشتر از شکر داری
ز دلبران که به حسن و جمال مشهورند
سر تو دارم و بس تا تو خود چه سر داری
اگر چه شهر پر از شاهدان چالاکاند
تو خود به عشوهگری شیوه ی دگر داری
ملاحت است و حلاوت کمالِ خوبی و تو
ز هر چه وصف توان کرد بیشتر داری
که را رسد که کند با تو در میان دستی
مگر دوالِ کمر را اگر کمر داری
به گوشۀ تتقی کز جمال بنمایی
نقاب بازگشایی حجاب برداری
به لطف یک نظری کن زکات خوبی را
به سوی منتظرانی که بر گذر داری
مکن که روزِ مظالم بگیردت دامن
که دادخواه بسی ناله بر اثر داری
بیار دست و به عهدِ وفا به دستم ده
سرِ نزاری شوریده سر اگر داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و دلربایی محبوبش اشاره میکند و از او میخواهد که او را با چاشنیی جانبی خوشمزه و شیرین بیاراید. او به زیباییهای محبوب اشاره میکند و میگوید که هیچکس نمیتواند با او رقابت کند چون او زیبایی و شیوهای خاص دارد. علاوه بر این، شاعر از محبوب میخواهد تا در جمال خود را نمایان کند و با یک نگاه لطفش را نثار او کند. او به محبوب هشدار میدهد که از ناملایمات روزگار دوری کند و در پایان از او میخواهد که به قول و وعده وفا کند. این شعر به شدت عاطفی و عاشقانه است و نشاندهندهی عشق و ارادت عمیق شاعر به محبوبش میباشد.
هوش مصنوعی: آیا تو چیزی خاص و لذیذ برای من داری که طعم و لذت آن بهتر از شکر باشد؟
هوش مصنوعی: من فقط تو را میخواهم و بس، حتی اگر به زیبایی و حسن دیگران اشاره شود؛ زیرا آنچه تو داری به تنهایی برای من کافی است.
هوش مصنوعی: هرچند که در این شهر افرادی هستند که به زیبایی و جاذبه خود میبالند، اما تو به طرز خاصی دلربایی میکنی.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت تو به حدی است که فراتر از هر چیزی که بتوان دربارهات گفت، وجود دارد.
هوش مصنوعی: نمیتواند کسی با تو درگیر شود، مگر اینکه دوستی نزدیک و صمیمی باشد، همانطور که فقط کسی که از محکم بودن کمرش مطمئن است، میتواند به دوال کمر بپردازد.
هوش مصنوعی: به گوشهای پنهان شدهای که از زیباییات جلوهای دیده میشود، پوشش خود را کنار بزن و حجاب را بردار تا جلوهگری کنی.
هوش مصنوعی: لطفاً نگاهی به آثار خوب من بینداز و سپس به کسانی که در انتظارند و در مسیر تو هستند، پاداش بده.
هوش مصنوعی: مواظب باش که روزی که باید عدالت را اجرا کنند، دامن تو را نگیرد، زیرا موجب ستم بر دیگران، نالههای زیادی بر جای گذاشتهای.
هوش مصنوعی: بیا دستت را به من بده و وفاداریات را به من نشان بده. اگر تو نگرانی و دلتنگی داری، مرا در این احساس شریک کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبا اگر به سر کوی او گذر داری
بگو چه از بت رعنای من خبر داری
به سالها نفسی یاد ما کند یا نی
تو حال زار دل عاشقان ز بر داری
اگرچه یاد من خسته دل نمی آرد
[...]
شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری
ز شوق لاله رخی داغ بر جگر داری
مکن مکن که ز خیل پریوشان هر سو
هزار عاشق دیوانه بیشتر داری
چو روی خویش در آیینه می توانی دید
[...]
به دل نمیگذری، تا کجا گذر داری
فکندی از نظرم، تا چه در نظر داری
سرت نمیشود از جام صحبت ما گرم
مگر خمار ز پیمانه دگر داری؟
نماند بر سر بالین من کسی، چه شود
[...]
رخی چو لاله و زلفی چو مشک تر داری
لبی چو غنچه دهانی پر از شکر داری
ز تنگی دهن غنچه عقل حیران است
ولی ز غنچه دهانی تو تنگتر داری
تو را که گوش به نای نی است و نغمه چنگ
[...]
عجب محبت سختی به این پسر داری
که باشد او که تو از رتبهاش خبر داری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.