به دادخواه زِ دستِ تو میروم سویِ اردو
مگر خلاص دهندم ز پای مالِ غم تو
به آن امید که یرغوچیانِ حضرتِ اعلا
به حکم یاسه روانت در آورند به یرغو
به خیره چند کُشی بیگناه خلقِ جهان را
به تیرِ غمزه ی خونریز از آن کمانِ دو ابرو
من از ولایت اینجوی پادشاهِ جهانم
خراب شد ز دو هندویِ تو ولایت اینجو
شد از دو چشمِ سیه کارِ تو خراب جهانی
جهان چنین نگذارد کسی به دستِ دو هندو
چو عرضه داشت کنم هیچ اشتباه ندارم
که دادِ من بستاند از آن دو غمزۀ جادو
اگر چنان که نترسی ز بازخواست ندانم
چه عادت است که داری زهی سرشت و زهی خو
و گر به صلحگرایی و از خدای بترسی
صفا خلاف برانگیزد از میانۀ هر دو
مکن ستیزه مکن بیش با نزاریِ مسکین
خموش چند بود خاصه ناطق است و سخنگو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به ناله و شکایت از غم و درد عاطفی خود میپردازد. او از دست یک عشق ناکام میرود تا به دادخواهی بپردازد. شاعر امیدوار است که نیروهای الهی او را از غم رهایی بخشند و از کشته شدن بیگناهان جلوگیری کنند. او بیان میکند که به خاطر عشق، این جهان و محیطش به نابودی میرود و اشاره دارد که دو آدم نادرست (هندوها) باعث این مشکلات شدهاند. شاعر از احساساتی چون ترس و ناامیدی صحبت میکند و از طرفی به صلح و دوری از ستیزه توصیه میکند تا از تنشهای بیشتر جلوگیری شود. در پایان به خموشی و بیتفاوتی در برابر مشکلات اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر تو و برای درخواست کمک، به سمت اردوگاهی میروم، شاید بتوانم از بار سنگین غم تو آزاد شوم.
هوش مصنوعی: امیدوارم که فرشتگان الهی به واسطهی قضا و قدر، روحت را به سوی خوشبختی راهنمایی کنند.
هوش مصنوعی: چرا بیدلیل و نابهجا مردم دنیا را با نگاههای زهرآلود خود میکشی؟ این کار تو مانند تیر زهرآلودی است که از کمان ابروهایت پرتاب میشود.
هوش مصنوعی: من از سلطنت این پادشاهی که در آن زندگی میکنم، به شدت متاثر و خرابیام به خاطر عشق تو، همچون دو هندو.
هوش مصنوعی: از چشمان دلسوز تو، جهانی ویران شده است. هیچکس نمیتواند به این صورت مثل دو هندو، به دنیا دست پیدا کند.
هوش مصنوعی: زمانی که من خودم را به دیگران نشان میدهم، هیچ اشتباهی نمیکنم و مطمئنم که احساسات من تحت تاثیر آن دو نگاه سحرآمیز قرار خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: اگر به بازخواستها ترسی ندارم، نمیدانم چه عادتی داری که اینگونه با شجاعت و بیپروا زندگی میکنی.
هوش مصنوعی: اگر به صلحطلبی و ترس از خدا گرایش داشته باشی، آرامش و صفا از دل هر دو طرف به وجود خواهد آمد.
هوش مصنوعی: با کسی که در شرایط سختی به سر میبرد، دعوا نکن و بیشتر از این به او آزار نرسان. زیرا او به هر حال به حرف در میآید و میتواند صحبت کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خری سبوی سرو روده گوش و خم پهلو
کماسه پشت و کدو گردن و تکاو گلو
چو آمد آید با او سبوی و روده و خم
چو شد کماسه رود با وی و تگا و کدو
خری سرش ز خری چون کدوی بیدانه
[...]
کمان شدم ز غم عشق آن کمان ابرو
که هست زیر لب لعل فام او لؤلو
غم فراق تو بندی نهاد بر پایم
که بر ندارم دست از دل و سر از زانو
ز مهر خسته عشقش بود تن زاهد
[...]
به نسبت از تو پیمبر بنازد ای سید
که از بقا نسب ذات توست حاصل ازو
عزیز ز تو کس نیست بر پیمبر از آنک
سلالهٔ گل اوئی و لالهٔ گل او
هزار بار کشیدهست عشقِ کافرخو
شبم ز بام به حجره، ز حجره تا سر کو
شب آن چنان به گاه آمده که هی برخیز
گرفته گوش مرا سخت همچو گوش سبو
ز هرچه پُر کندم، من سبوی تسلیمم
[...]
خدایگانا در ملک شرع معجز تو
شکست بند طلسم زمانه جادو
زبیم پاس تو در مرغزار ملک جهان
که شیر محترز است از چراگه آهو
همای معدلتت سایه آنچنان افکند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.