دوش میگفت کسی گفت فلان خواجه مرا
که فلان از پی جاه و خطر و مسکن ماست
گفتم ار باز ببینیش بگو کای خواجه
مال و جاهت چه بود خون تو در گردن ماست
خواجه هشدار و میندیش و میاسا که فلان
با چنین بی زر و سیمی چه غم از دشمن ماست
زر و سیمی که بدان جیب و دل آراسته ای
مشت گردیست که بر خواسته از دامن ماست
خرمنی چند گر از زرع ضعیفان داری
حاصل هر دو جهان خوشه ای از خرمن ماست
جامه و فرش نوت قدر بیفزود ولی
اطلس عرش برین کهنه لباس تن ماست
چه دگر بر فرس و استر خود رشک بری
کاشهب چرخ روان بر اثر توسن ماست
راست تر خواهی ازین خواجه مرا با تو چه کار
آنچه در وهم تو گلزار تو شد گلخن ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به گفتگو با فردی به نام خواجه میپردازد و او را به خاطر وابستگیاش به مال و مقام انتقاد میکند. شاعر میگوید که ثروت و جاه او در واقع از زحمت و خون کسانی است که زیر فشار زندگی قرار دارند. او به خواجه هشدار میدهد که داراییهای ظاهری او ارزش چندانی ندارند و در عوض، آنچه که او به آن میبالد، نتیجه تلاشهای دیگران است. در نهایت، شاعر اشاره میکند که خواجه باید بپذیرد که در زندگی واقعی، آنچه برایش ارزشمند است، در حقیقت نه از خود او، بلکه از زحمات و مصائب دیگران به دست آمده است.
هوش مصنوعی: دیروز کسی به من گفت که فلان خواجه به دنبال جاه و مقام و مکانی برای زندگیاش است.
هوش مصنوعی: به او گفتم اگر دوباره او را دیدی، بگو ای آقا، ثروت و مقام تو چه ارزش دارد؟ زیرا جان تو بر گردن ماست.
هوش مصنوعی: ای خواجه، مراقب باش و نگران نباش، چرا که با وضعیت کنونی و بیپولیامان، چه دلیلی برای ترس از دشمن وجود دارد؟
هوش مصنوعی: طلا و نقرهای که برای زیبایی خود و دلت در جیب و دل قرار دادهای، در واقع گنجی است که از دامن ما به دست آمده است.
هوش مصنوعی: اگر تو مزرعهای از محصول ضعیفان داشته باشی، حاصل آن ممکن است در هر دو جهان اندکی باشد، اما خوشهای از محصول ما ارزش بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: لباس و فرش نو ارزش و مقام ما را بالا میبرد، اما همچنان پارچه و پوشش آسمان اعلی، کهنه و قدیمی بر تن ماست.
هوش مصنوعی: به دیگران چه مربوط که به اسب و الاغ خود حسادت ورزند، چون حرکت ما همانند چرخ گردان است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی حقیقت را بفهمی، این خواجه چه ارتباطی به من دارد؟ چیزی که در تصور تو مانند باغی زیباست، در واقع برای ما به مانند خاکی بیثمر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاصل هر دو جهان خوشه ای از خرمن ماست
ساحت کون و مکان گوشه ای از مسکن ماست
چشم بر بند و به ظلمتکده ی فقر در آی
تا ببینی که فروغ فلک از روزن ماست
چشمه ی کوثر و آن باغ دلارای بهشت
[...]
چشم بربند و به ظلمتکدهٔ فقر درآی
تا ببینی که فروغ فلک از روزن ماست
حق انصاف عجب مملکتی مسکن ماست
پیر ما، پیرو ما، رهبر ما، رهزن ماست
ما در این شهر امیریم که از همت دوست
آفتاب فلکی، کودکی از برزن ماست
ما به بازار غمش، جوهریان عجبیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.