گنجور

 
نشاط اصفهانی

وقت من خوش که اگر کوه و اگر صحرا بود

بی وجودت نتوانم که دمی تنها بود

خاک ری خاصه شمیران که در آن موکب شاه

نزهت افزای بهشتی ست که در دنیا بود

آسمان گو دگر اینسان بتمتع مخرام

همه دانند قمر را نه بدان سیما بود

بوستان گو دگر اینگونه رعونت مفروش

همه دانند صنوبر نه بدان بالا بود

 
 
 
سعدی

نفسی وقت بهارم هوس صحرا بود

با رفیقی دو که دایم نتوان تنها بود

خاک شیراز چو دیبای منقش دیدم

وان همه صورت شاهد که بر آن دیبا بود

پارس در سایه اقبال اتابک ایمن

[...]

ناصر بخارایی

دوش در فکر من آن شکل قد و بالا بود

نظر همت من از طرف بالا بود

دیده می‌زد همه شب نقش خیالت بر آب

پیش صاحبنطران راز نهان پیدا بود

آب چشم از سرم امروز گذشت و چه عجب

[...]

حافظ

سال‌ها دفترِ ما در گرو صَهبا بود

رونقِ میکده از درس و دعایِ ما بود

نیکیِ پیرِ مغان بین که چو ما بدمستان

هر چه کردیم به چشمِ کَرَمَش زیبا بود

دفترِ دانش ما جمله بشویید به مِی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حافظ
صوفی محمد هروی

دوش در خاطر من ولوله گیپا بود

در تمنای رخش دل همه شب شیدا بود

در حریم حرم دیگ، مربع چو نشست

گوشت بره کنون دولت گندم وا بود

خرده هائی که عیان داشت، روان کرد نثار

[...]

نظام قاری

سالها دفتر ما در گرو صهبا بود

رونق میکده از درس و دعای ما بود

سالها تا رتنم تافته کمخا بود

دل چون پرمگس شیفته والا بود

پیش ازان روز که والا شود آب سرسنگ

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه