گنجور

 
نشاط اصفهانی

نیستی نیست عین هستی است

بس بلندیها نهان در پستی است

جیش عقل و خیل خود بینی شکست

وقت عیش و بیخودی و مستی است

عقده های زلف بگسستی زهم

یا که این عهدی که با مابستی است

در ره او پی سپر بی پایی است

دامن او در کف بی دستی است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode