عشق عصیانست اگر مستور نیست
کشته جرم زبان مغفور نیست
عشق در صنعت تصرف می کند
در میان فرهاد جز مزدور نیست
آن که منصورست بر دارش کشند
این اناالحق گوی خود منصور نیست
برتر از عشق است حالم پایه ای
راه از من تا جنون پر دور نیست
حسنت از سر هوش بیرون می کند
بیش ازین گنجایش مقدور نیست
مایه صد ماه کنعانی به حسن
مصر در خوبی چنین معمور نیست
کی بشر استغفرالله گویمت
راست می گفتم ولی دستور نیست
دل فریبی های دشمن دیده ای
جان سپاری های ما منظور نیست
عشرت و عیش «نظیری » کوتهست
در سرای تنگدستان سور نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و اثرات آن بر انسان است. شاعر میگوید عشق اگر پنهان نباشد، نوعی عصیان است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. او به قدرت عشق در تغییر و تصرف اشاره کرده و بیان میکند که عشق در دل انسانها جریان دارد. همچنین به تضادها و چالشهایی که عاشق با آنها روبهرو است، اشاره میکند. شاعر از زیبایی عشق میگوید و تأکید میکند که مفهوم واقعی عشق فراتر از هر گونه محدودیتی است. او عشق را همچون گنجینهای میداند که نباید نادیده گرفته شود، و در نهایت به این نکته میرسد که لذتها و خوشیهای دنیوی زودگذرند و نمیتوانند جایگزین عشق حقیقی شوند.
هوش مصنوعی: عشق اگر پنهان نباشد، شورشگری است. اگر کسی به خاطر عشق خود کشته شود، بیگناه است.
هوش مصنوعی: عشق در هنر و صنعت نفوذ میکند و تنها فرهاد را به عنوان شخصی که فقط برای مزد کار میکند، میتوان شناخت.
هوش مصنوعی: کسی که به حقیقت دست یافته و در مقام منصوری قرار دارد، اگر بر سر دار برود، این نشانهی حقیقت او نیست، چرا که تنها گفتن "من حقیقت را دریافتم" او را منصور نمیکند.
هوش مصنوعی: حال من از عشق بالاتر است؛ مسیری بین من و جنون وجود دارد که چندان دور نیست.
هوش مصنوعی: خوبی و زیبایی تو فراتر از حد تصور من است و دیگر نمیتوانم بیشتر از این تحمل کنم.
هوش مصنوعی: صد ماه زیبایی و جمال به اندازه حسن و زیبایی مصر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: بشر، تو را به راستی میگویم که من حقیقت را بیان کردم، اما این صحبتها در چارچوب دستور و قوانین نیست.
هوش مصنوعی: دشمن نیرنگهای زیادی دارد که ما را فریب میدهد، اما جانفشانیهای ما به خاطر چیزی جز عشق و وفاداری نیست.
هوش مصنوعی: زندگی خوش و خوشی در دنیای تنگدستان، کوتاه و بیمزه است و نمیتوان در چنین جایی جشن و شادکامی واقعی را تجربه کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سر من از نالهٔ من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
ای که چشمت را به معنی نور نیست
نزد حق شو حق ز بنده دورنیست
سایه و خورشید از هم دور نیست
روشن است این چشم ما و کور نیست
از تو بمقصود ره دور نیست
گر دل و جان غافل و مغرور نیست
از همه ذرات جهان ظاهرست
یار، اگر دیده دل کور نیست
جام من از خم قدیم خداست
[...]
گرچه حرفی غیر ازین مذکور نیست
مدح تو گر خوانم آن را دور نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.