گنجور

 
نظیری نیشابوری

کتاب خوانده شد و، شبهه‌ای نشد مغفول

به هیچ مسئله خاطر نمی‌شود مشغول

اگر رسوم ادب شد زیاد ما چه عجب

شدیم پیر به تعلیم کودکان فضول

فقیر مدرسه و خانقاه، کم رزق است

گدایی در میخانه، می کنیم قبول

اگر به مدرسه اوراد دیر گم نشود

کنم عدول ز شاهد به شاهدان عدول

غم حوادث اگر دهر را گرفته فرو

الم به خاطر کودک دلان نکرده نزول

تو می به شرط جزا ده، که من نه آن شخصم

که از گناه خجل کردم، از عذاب ملول

جزای خلق «نظیری » به حشر تحقیق است

به غیر ما که مصابیم قاتل و مقتول

 
 
 
امیر معزی

عزیز کرد مرا باز در محل قبول

ظهیر دولت شاه و شهاب دین رسول

چنان شنید ز من شعر، کاحمد مختار

شنید وحی ز روح‌الامین به وقت نزول

چو در ستایش او لفظ من مکرر شد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
جمال‌الدین عبدالرزاق

همیشه روز تو چون عید و روزه ات مقبول

دلت بطاعت و دستت بمکرمت مشغول

ادیب صابر

زنفس او به لطافت همی رسند نفوس

ز عقل او متحیر همی شوند عقول

به گاه عزم دلیر و به گاه حزم حذور

گه غضب متانی، به گاه عفو عجول

مدار علم و عمل بر لطافتش مقصور

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ادیب صابر
سعدی

من ایستاده‌ام اینک به خدمتت مشغول

مرا از آن چه که خدمت قبول یا نه قبول

نه دست با تو درآویختن نه پای گریز

نه احتمال فراق و نه اختیار وصول

کمند عشق نه بس بود زلف مفتولت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
حکیم نزاری

نشسته ام به خیالی که می پزم مشغول

سری ز عقل نفور و دلی ز خلق ملول

در اوفتاده به گردابِ فکر و قلزمِ عشق

که نه نهایتِ عرضش بود نه غایتِ طول

ولایتی که به دیوانگانِ عشق دهند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه