گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نظیری نیشابوری

فتنه با زلف تو گرفته طرف

دل ما را نمی دهد از کف

نیم کش سر دهی خدنگ نگاه

بگذرانی ز صد هزار صدف

دست برد نگاه چالاکت

مرد برباید از میانه صف

به تو سلطان خزانه داو کند

رفته بازی و مهره گشته تلف

عاق بر مادر و پدر گردد

از نکو پروریدن تو خلف

بر بساطی که بندگان تواند

خواجه را بر غلام نیست شرف

هرکجا نغمه و ترانه تست

از کف مطربان نیفتد دف

جعد اگر ز آفتاب برداری

ننماید به روی ماه کلف

آن چه بی روی تو «نظیری » دید

بی سلیمان ندیده بود آصف