بی تو نه با غم خوش و نی خانه خوش
با نگار خانگی ویرانه خوش
مرغ آزادم نخواهد آمدن
خویش را دارم به دام و دانه خوش
من خود از فرزند دل برکنده ام
کودکان دارند با دیوانه خوش
دیده را از گریه نیسان می کنم
شاهدان را هست با دردانه خوش
مرد کوچک دل نداند چون کند
خواب شیرین آید و افسانه خوش
صبر باید تا جگرخایی کنم
درکشیدم زهر این پیمانه خوش
دعوی چابک سواری می کنم
گرچه رو برتافتم مردانه خوش
می دهم شکرانه بگریختن
هم مصافم هست و هم شکرانه خوش
سهل نبود بر صف آتش زدن
می نماید گرچه از پروانه خوش
مرد باطن بین چرا کاری کند
کاشنا ناخوش شود بیگانه خوش
در خرابات «نظیری » عیب نیست
هست دیوانه خوش و فرزانه خوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز عشقت این دل دیوانه خوش
جان و دردت هر دو در یک خانه خوش
گر وصال است از تو قسمم گر فراق
هست هر دو بر من دیوانه خوش
من چنان در عشق غرقم کز توام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.