به سینه گریه گره شد نقاب برتر کش
دل کباب مرا زآتش درون برکش
نوشتم آن چه ز دل بر زبان من دادی
به سهو اگر رقمی کرده ام قلم درکش
برون خرام و بیارای بزم و خوش بنشین
غزل سرای و گریبان گشای و ساغرکش
به نیم عشوه مسیح از فلک به زیر آور
تو باش ساقی و جام از کف سکندر کش
ترانه گو به من و گریه عقیقی بین
پیاله ده به من و کیمیایی احمر کش
ستاره کس شمرد با حدیث من هیهات
خزف بریز و ترازو بیار و گوهر کش
به بردباری من بین و داو برهم زن
به نقش طالع من بین و خط بر اختر کش
چو غم حواله کند آسمان قضا گوید
رقم به نام «نظیری » دل توانگر کش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا به باغ و نقاب از رخ چمن برکش
دل عدو نه اگر خون شود در آذر کش
بیا و منظر بام فلک نشیمن ساز
بیا و شاهد کام دو کون در بر کش
سمن به جیب غنا از نوای مطرب ریز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.