گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نظیری نیشابوری

این کعبه را بنا نه به باطل نهاده‌اند

بس معنی و جمال درین گِل نهاده‌اند

درمانده گشته است به این کار و بال عقل

هرسو هزار عقده مشکل نهاده‌اند

زین گل چه دیده‌اند مگر حاملان عرش

کز رنج ره به بادیه محمل نهاده‌اند

قلزم به شور رفته و عمان نشسته تلخ

زین آب زندگی که به ساحل نهاده‌اند

آه این چه دوستی است که سرهای یکدگر

خویشان بریده در ره قاتل نهاده‌اند

خوارم مکن که ریختن آب روی را

با خون صد شهید مقابل نهاده‌اند

بر هرکه هوشیار بود اعتراض کن

مستان قدم به بزم تو غافل نهاده‌اند

بنمای رخ تمام که شاهانه چیده‌اند

شاهان که خان به دعوت سایل نهاده‌اند

گردن بنه به تیغ «نظیری» که عاشقی

بر سر کلاه مردم عاقل نهاده‌اند