هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به بیان احساسات و ترسهای خود میپردازد. او نگاهی به معشوق میکند و از آسیبهای ناشی از مشکلات و بلایای زمانه میگوید. شاعر از خدا خواهان تعجیل در فرج و رهایی است و نگران است که مبادا معشوقش توجهی به او نداشته باشد و دیگران از او بهرهبرداری کنند.
هوش مصنوعی: به خاطر تیر نگاهی که به سوی من پرتاب شده، ممکن است دامن تو را زخمی کنم. این زخم، نشانه تأخیر و مشکلاتی است که به جان من فشار میآورد و من از مرگ به شدت میترسم.
هوش مصنوعی: خدایا، ای خوشگلی که با نگاه فریبندهات دلها را میربایی، من نگرانم که مبادا عشق تو مرا از دیگران غافل کند و صیادان دیگر را از شکار من بازدارد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به بیان احساسات و ترسهای خود میپردازد. او نگاهی به معشوق میکند و از آسیبهای ناشی از مشکلات و بلایای زمانه میگوید. شاعر از خدا خواهان تعجیل در فرج و رهایی است و نگران است که مبادا معشوقش توجهی به او نداشته باشد و دیگران از او بهرهبرداری کنند.
هوش مصنوعی: به خاطر تیر نگاهی که به سوی من پرتاب شده، ممکن است دامن تو را زخمی کنم. این زخم، نشانه تأخیر و مشکلاتی است که به جان من فشار میآورد و من از مرگ به شدت میترسم.
هوش مصنوعی: خدایا، ای خوشگلی که با نگاه فریبندهات دلها را میربایی، من نگرانم که مبادا عشق تو مرا از دیگران غافل کند و صیادان دیگر را از شکار من بازدارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نگارینا تو از نوری و دیگر نیکوان از گل
چو سنگ از گل شود پیدا چرا هستی تو سنگیندل؟
مرا حقی است بر چشمت نیارم جستن از چشمت
به چشم شوخ و باطلجوی، حق من مکن باطل
به زلفین کردیم بسته به مژگان کردیم خسته
[...]
الا ای رو ترش کرده که تا نبود مرا مدخل
نبشته گرد روی خود صلا نعم الادام الخل
دو سه گام ار ز حرص و کین به حلم آیی عسل جوشی
که عالمها کنی شیرین نمیآیی زهی کاهل
غلط دیدم غلط گفتم همیشه با غلط جفتم
[...]
گرم بازآمدی محبوبِ سیماندامِ سنگیندل
گل از خارم برآوردی و خار از پا و پا از گِل
ایا باد سحرگاهی! گر این شب روز میخواهی
از آن خورشید خرگاهی، برافکن دامن محمل
گر او سرپنجه بگشاید که عاشق میکُشم شاید
[...]
مرا سرگشته میدارد خیال زهد بی حاصل
بیا ساقی و مگذارم درین اندیشه باطل
مرا ناصح به عقل و دین فریبد هر زمان باز آ
کسی کو عشق می ورزد به دینها کی شود مایل
ملامت گوی بی حاصل که درد ما نمیداند
[...]
خرامان میرود دلبر به بستان وقت گل گل گل
به رخ گل گل به لب مل مل به قد چون سرو سنبل بل
سمن داری تو در بر بر به شوخی راست چون عرعر
دلت چون سنگ مرمر مر زبانت راست چون بلبل
به سنگینی چو که که که، به چستی باد صرصر صر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.