دل که آزاد ز زنجیر بلا و محن است
تار زلف تو و را رشتۀ جانست و تن است
به سر زلف تو سوگند که پیمان تو من
نشکنم گرچه سر زلف تو پیمانشکن است
دل خریدار دو ابروی کجت شد آری
مشتری میل سوی قوس کند کِش وطن است
مهلتی دردهم ای هجر زمانی که مرا
رازها با لب آن خسرو شیریندهن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و احساسات عمیق شاعر نسبت به محبوبش است. او بیان میکند که دلش از زنجیر مشکلات آزاد است و زلف محبوبش برای او بسیار مهم و حیاتی است. شاعر بر این باور است که حتی اگر محبوبش پیمانش را بشکند، او هنوز به عشقش ادامه خواهد داد. همچنین شاعر به زیبایی ابروهای محبوب اشاره میکند و از او میخواهد که زمانی برای وصال و گفتن رازهایش به محبوب فراهم کند. این شعر نشاندهندهی دلدادگی و تعهد عمیق شاعر به محبوب است.
هوش مصنوعی: دل وقتی از قید رنج و سختیها آزاد شود، همچون تار زلف تو به زندگی و وجود انسان پیوند میخورد.
هوش مصنوعی: به موهای تو قسم میخورم که هرگز به عهد و پیمان تو خیانت نکنم، هرچند که خودِ موهای تو معمولاً وفادار نیستند.
هوش مصنوعی: دل من به زیبایی و جذابیت ابروی کج تو علاقهمند شده است. به راستی، مشتری (دل من) تمایل دارد که به سوی زیبایی تو جلب شود، زیرا تو وطن و خانهی دل من هستی.
هوش مصنوعی: ای زمانه، به من فرصتی بده تا در غم فراق او بگذرانم؛ زیرا رازی در دل دارم که با آن خسرو شیرینسخن در میان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باد صبح است که مشاطه جعد چمن است
یا دم عیسی پیوند نسیم سمن است
نکهت نافه مشگ است نه نافه است نه مشگ
اثر آه جگر سوخته ای همچو من است
نفس سرد گرم رو از بهر چراست؟
[...]
یارب این بوی خوش سنبل و گل با سمن است
یا نسیمی ز سر چار سوی یاسمن است
یا بخور کله تافته شمشاد است
با بخار رخ افروخته نسترن است
مگر این موسم خندیدن باغ ارم است
[...]
دوش آمد بَرِ من آنکه شب افروز منست
آمدن باری اگر در دو جهان آمدنست
آنکه سرسبزی خاکست و گهربخش فلک
چاشنی بخش وطنهاست اگر بیوطنست
در کف عقل نهد شمع که بِستان و بیا
[...]
یا رب این نکهت جانپرور مشک ختن است
یا دم غالیه زلف دلارام من است
نفس روح فزا میدمد از طرف چمن
یا صبا لخلخه جنبان گل و یاسمن است
این چه باد است که برخاست بفراشی باغ
[...]
تا ز مشک ختنت، دایره بر نسترن است
سبزهٔ خط تو آرایش برگ سمن است
از دل مشک و سمن گرد برآورد، زرشک
گرد مشک تو که برگرد گل و نسترن است
زره جعد تو را حلقه مشکین گره است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.