نظرم دوش بدیدار مهی زیبا بود
شب تاریک مرا روز جهان آرا بود
حالتی بود مرا دمبدم از جذبۀ شوق
که اثر هیچ نبود از من و او تنها بود
متحیر بجمالش که چه صورت پرداخت
قلم صنع که صورتگر این دیبا بود
پای تا سر همه با چشم تامل میرفت
ارغوان و سمن و نسترن و مینا بود
علم الله که بجز قامت طوبای بهشت
هر چه گویم قدموزونش از آن بالا بود
آنچه از گلشن رضوان بحکایت گویند
همه در آئینه صورت او پیدا بود
او چو دریا بتموج هم از جنبش و ناز
مردم دیدۀ من ماهی آندریا بود
لب و رویش ز عرق باده بمینا میکرد
او مرا ساقی گل پیکر و مه سیما بود
خوشه چین نظر از روش بدامن میبرد
بار نسرین و گل و لاله که در صحرا بود
همه من بودم و پروانه و شمع رخ او
شهد الله که اگر باز دلی با ما بود
نیّر آن باغ ارم بود که من میدیدم
یا بهشتی که مرا لب بلب حورا بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نفسی وقت بهارم هوس صحرا بود
با رفیقی دو که دایم نتوان تنها بود
خاک شیراز چو دیبای منقش دیدم
وان همه صورت شاهد که بر آن دیبا بود
پارس در سایه اقبال اتابک ایمن
[...]
دوش در فکر من آن شکل قد و بالا بود
نظر همت من از طرف بالا بود
دیده میزد همه شب نقش خیالت بر آب
پیش صاحبنطران راز نهان پیدا بود
آب چشم از سرم امروز گذشت و چه عجب
[...]
سالها دفترِ ما در گرو صَهبا بود
رونقِ میکده از درس و دعایِ ما بود
نیکیِ پیرِ مغان بین که چو ما بدمستان
هر چه کردیم به چشمِ کَرَمَش زیبا بود
دفترِ دانش ما جمله بشویید به مِی
[...]
دوش در خاطر من ولوله گیپا بود
در تمنای رخش دل همه شب شیدا بود
در حریم حرم دیگ، مربع چو نشست
گوشت بره کنون دولت گندم وا بود
خرده هائی که عیان داشت، روان کرد نثار
[...]
سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق میکده از درس و دعای ما بود
سالها تا رتنم تافته کمخا بود
دل چون پرمگس شیفته والا بود
پیش ازان روز که والا شود آب سرسنگ
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.