رنجه مباش از دل از تو در گله باشد
مرغ گرفتار تنگ حوصله باشد
یکسره دل خون شود ز دیده بریزد
به که گرفتار یار ده دله باشد
از تو نرنجم گرم ز بوسه کشی سر
کشمکشی رسم هر معامله باشد
خال بزلفش چنان خزیده که گوئی
دزد شبی در کمین قافله باشد
سهل بود در قفا ملامت دشمن
چون نظر دوست در مقابله باشد
تنگ شکر بشکند ترانه نیرّ
گر لب شیرین دلبرش صله باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرغ نوآموز تنگ حوصله باشد
زآن سبب از گل مدام درگله باشد
سلسله جنبان عشق گشت چو لیلی
گفت بمجنون که میر سلسله باشد
چون تو پسر خواهد از خدای دوباره
[...]
دل نبود آن دلی که نه دله باشد
مشغله را کن یله مشعله باشد
نامهٔ حق است دل بحق بنگارش
نیست روا پرنقوش باطله باشد
گام بره چون زنی که در پی کامی
[...]
زیب غزل کردم این سه بیت ملک را
تا غزلم صدر هر مراسله باشد
«ده دله از بهر چیست عاشق معشوق
عاشق معشوق به که یکدله باشد
با گله خوش نیست روی خوب تو دیدن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.