ایکه با لشگر مژگان دراز آمدهای
دل که تاراج تو شد بهر چه باز آمدهای
دگران ناز فروشند و لیکن گه و گاه
تو پری چهره سراپا همه ناز آمدهای
عجب است ایشه خوبان که بصید مگسی
با سپاه و سلب و چنگال باز آمدهای
جز تو کس راه ندارد به نهانخانۀ دل
پرده بردار که در پرده راز آمدهای
هیچ برسی تو که چونی و کجائی چه کنی
جان فدای تو که بس دوست گداز آمدهای
گر طبیبانه ببالین من آئی چه عجب
ناز پرداختی اکنون به نیاز آمدهای
خسروان رشک برد طالع محمود مرا
تا تو محبوب من ایرشک ایاز آمدهای
ایکه از کوچه او بگذری از پاس رقیب
با حذر باش که بر صید گراز آمدهای
کافران جمله بت روی ترا سجده برند
تو بر تخت شهنشه بنماز آمدهای
ایمغنی تو بزن رود بآهنگ عراق
زاهدا رو که تو با صوت حجاز آمدهای
کعبۀ اهل حقیقت در مسیر عرب است
ره بگردان که تو از راه مجاز آمدهای
نیرّا کام خود از خاک درش باز ستان
بر سر خوان شه بنده نواز آمدهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ای که با سلسله زلف دراز آمدهای
فرصتت باد که دیوانه نواز آمدهای
ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت
چون به پرسیدن ارباب نیاز آمدهای
پیش بالای تو میرم چه به صلح و چه به جنگ
[...]
دلربایانه دگر بر سر ناز آمدهای
از دل من چه به جا مانده که باز آمدهای
از عرق زلف تو چون رشته گوهر شده است
همهجا گرچه به تمکین و به ناز آمدهای
در بغل شیشه و در دست قدح، در بر چنگ
[...]
بهر پرسیدنم ای مایه ناز آمدهای
بندهات من که عجب بندهنواز آمدهای
تا بگنجشک دل ما چه رسد آه که تو
مژه گیرندهتر از چنگل باز آمدهای
سرو من اینقدر این سرکشی و ناز چرا
[...]
با سپاه مژه از قتل که باز آمدهای
که به خون غرقه تو چون چنگل باز آمدهای
عاشقان تو چو پیرامن تو شعله شمع
محفلافروز ولی دوستگداز آمدهای
به حرمخانه دلهای خرابت ره نیست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.