گنجور

 
نسیمی

انی لقد اتصلت بالذات

یا من قطع الوصال هیهات

لما قرن سعود نجمی

ابدا قمری بالاتصالات

یا نایمة العیون باللیل

فی العشق من اهتمام او بات

فی الکأس تلالؤ الحمیا

یکفی لک هذه العلامات

انی لعطشت ایها الروح

من راحکم قم اسقنی هات

فی حبک کل عاشق هو

ما صار شهیدا انه مات

یا من انا انت انت عینی

من بعد تساقط الاضافات

من کل فانما علیها

هذا لک کافیا فی الاثبات

یا من متصورا سوایی

ایامک کلها لقد فات

غیری هلکت و ما بقی الیوم

فیها هو کائن سوی الذات

فی الواحد اذ بقیت غیری

من این یجی الی المنافات

یا نورک فی السماء و الارض

انت المصباح و انت مشکات

لو کان لی الشریک فی الکون

لا شرکت به و اعبد اللات

قد اظهر کنزه نسیمی

کلا هو للوجوه مرآت

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
نظامی

بسیار قبیله و قرابات

کارش همه خدمت و مراعات

مولانا

ای گشته ز شاه عشق شهمات

در خشم مباش و در مکافات

در باغ فنا درآ و بنگر

در جان بقای خویش جنات

چون پیشترک روی تو از خود

[...]

سعدی

سرمست درآمد از خرابات

با عقل خراب در مناجات

بر خاک فکنده خرقه زهد

و آتش زده در لباس طامات

دل برده شمع مجلس او

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

هر فیض خوشی از این فیوضات

فتحی است که بخشدت فتوحات

ابن عماد

هرگز نرسد نویدی از مات

هیهات ازین امید هیهات

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه