زلف را بر هر دو رخ جا می کنی
غارت جان، قصد دلها می کنی
می دهی ساغر ز چشم پرخمار
سالکان را مست و شیدا می کنی
در جهان از زلف و رخسار این قمر!
هر زمان صد فتنه پیدا می کنی
کرده ای آیینه ما را و در او
صورت خود را تماشا می کنی
پرده برمی داری از روی چو ماه
گنج حق را آشکارا می کنی
گوشه گیران مرقع پوش را
بت پرست عشق و رسوا می کنی
دانه می سازی ز خال عنبرین
دام دل زلف سمن سا می کنی
می کنی با عاشقان ناز و عتاب
مدعی را آفرین ها می کنی
بیدلی را هردم ای لیلی چو من
عاشق و مجنون و شیدا می کنی
مشکل هردو جهان حل می شود
چون ز گیسو یک گره وا می کنی
کس ندیده است این قیامت ها که تو
در جهان ای سدره بالا! می کنی
اهل معنی را به دور زلف و خال
همچو نقطه بی سر و پا می کنی
طور سینای تجلی توییم
ای که ما را طور سینا می کنی
ای نسیمی از دم روح القدس
مردگان را حشر و احیا می کنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جاذبهای که معشوق دارد اشاره میکند. معشوق با زلف و چهرهاش دلها را میرباید و باعث مستی سالکان میشود. او با فریباییاش فتنهها را در جهان به وجود میآورد و عاشقان را به عشق خود جلب میکند. همزمان، با نمایاندن زیبایی خود، در دلها شگفتی و عشق را میپروراند و سادهدلانی که به عشق گرفتارند را به تماشا مینشاند. در نهایت، با اشاره به قدرت معشوق در حل مشکلات و احیای دلها، روحی تازه به عاشقان میبخشد و آنها را به یک تجربه معنوی عمیق دعوت میکند.
هوش مصنوعی: موهای زیبا و شیکت را به گونهای بر روی صورتت میریزی که همه را مجذوب خود میکنی و با چشمانت دلها را میربایی.
هوش مصنوعی: تو با چشمان پر از خواب و مستیات ساغر میداده و سالکان را سرشار از عشق و شعف میکنی.
هوش مصنوعی: در دنیا، هر بار که به زیبایی و چهرهی این ماهتاب نگاه میکنی، فتنهها و شورهایی در دل برمیانگیزد.
هوش مصنوعی: تو آینهای را برای ما ساختهای و در آن تصویر خود را تماشا میکنی.
هوش مصنوعی: تو پردهها را کنار میزنی و زیباییهای حقیقت را به وضوح نمایان میسازی.
هوش مصنوعی: کسانی که در خلوت و دور از جمع، لباسهای ساده و نا مرتب به تن کردهاند، به خاطر عشق و علاقهشان به معشوق، در معرض رسوایی و توجه دیگران قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: تو با دانههایی که از خال خوشبو درست میکنی، دل را در دام زیباییهای زلف مانند سمن گرفتار میکنی.
هوش مصنوعی: تو با عاشقان با ناز و ناز و لطافت رفتار میکنی و به مدعیان محبت، ستایشها و تحسینها نسبت میدهی.
هوش مصنوعی: ای لیلی، تو دائم بیدل را مانند من عاشق و دیوانه میکنی.
هوش مصنوعی: مشکلات دنیا به راحتی حل میشود، همانطور که با باز کردن یک گره از مو، کارها درست میشود.
هوش مصنوعی: هیچکس چنین آثار شگرفی را که تو در این جهان میآفرینی، ندیده است، ای درختی که به آسمان رسیدهای!
هوش مصنوعی: تو اهل معنوی و درک عمیق هستی، اما با زیباییهای ظاهری و جذابیتهای سطحی، مثل یک علامت بدون معنا و مفهوم، میتوانی تحت تأثیر قرار بگیری.
هوش مصنوعی: ما در جلوههای تو قرار داریم، ای روشنایی و نور، که ما را به مقام و مکانهای بلند و والایی میرسانی.
هوش مصنوعی: ای نسیم روحانی، تو با وزش خود روح تازهای به مردگان میبخشی و آنها را زنده میکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیگناه از من تبرا میکنی
آنچه از خواریست با ما میکنی
سهل میگیرم خطاکاری تو
ورچه میدانم که عمدا میکنی
من خود از سودای تو سرگشتهام
[...]
با من ای عشق امتحانها میکنی
واقفی بر عجزم اما میکنی
ترجمان سر دشمن میشوی
ظن کژ را در دلش جا میکنی
هم تو اندر بیشه آتش میزنی
[...]
جور با ما می کنی تا می کنی
با که کردی آنچه با ما می کنی
با رقیبان می به مینا می کنی
خون دل در ساغر ما می کنی
می نمایی روی و پنهان می شوی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.