بر سینه من ناوک مژگان زدهای باز
در جان و دلم آتش هجران زدهای باز
من در غم عشق تو همی سوزم و سازم
کز حسن سراپرده سلطان زدهای باز
خونابه ز چشم من بیچاره روان شد
تیر دگرم بر دل و بر جان زدهای باز
زان شیوه که آن نرگس جادوی تو دارد
وه کز همه سویم ره ایمان زدهای باز
زان روی نسیمی سر و سامان ز تو جوید
کز زلف سیاهم سر و سامان زدهای باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.