گر ماه من شبی چون تابان قمر برآید
باشد سر زوالش خورشید اگر برآید
باد صبا چو زلفش برهم زند ز سودا
دور از رخ چو ماهش دودم ز سر برآید
جان بردن از فراقش نتوان به هیچ رویی
زین شام تیره یک شب صبحم اگر برآید
کام دل از تو مشکل گفتم برآید اما
گر باشدت به رحمت با ما نظر برآید
هردم خیال یارم چون بگذرد به خاطر
فریاد در دل افتد آه از جگر برآید
در عشق ماهرویان، عاشق عجب نباشد
از نام و ننگ و تقوی وز خواب و خور برآید
هرکس به جست و جویی در بحر آرزویت
تا خود که را به طالع روزی گهر برآید
هیهات اگر چو رویت تا انقراض عالم
بر چرخ آفرینش ماه دگر برآید
ناصح چرا ز عشقش، گوید، حذر نکردی
کس با قضا، بگو، چون ای بی بصر! برآید
روزی که قامتش را گیرم به بر ولیکن
باشد خلاف عادت گر سرو در برآید
بر دار عشق جانان چون بررود نسیمی
آوازه اناالحق از خشک و تر برآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق عمیق و فراق است. شاعر به زیبایی معشوق خود، همانند ماه و خورشید، اشاره میکند و از درد ناشی از دوری او صحبت میکند. او میگوید که هیچچیز نمیتواند جایگزین معشوقش شود و در حسرت او تمام شبهایش را سپری میکند. همچنین، شاعر بیان میکند که عشق به زیباییهای معشوق، انسان را از نام و ننگ و مسائل روزمره فارغ میکند. او به جستوجو و آرزوهایش اشاره کرده و از این که هیچ کس نمیتواند به زیبایی معشوقش دست یابد، سخن میگوید. در پایان، شاعر به قدرت عشق و تأثیر آن بر جان اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر شب، ماه من مانند قمر درخشان و زیبا طلوع کند، در آن صورت خورشید نیز در حال غروب خواهد بود.
هوش مصنوعی: هنگامی که نسیم صبح زلف معشوق را به هم میریزد، من که دور از چهرهاش هستم، از حسرت به یاد او دود از سر جوانیام برمیخیزد.
هوش مصنوعی: از دوری او نمیتوانم جان به در برم، حتی اگر صبحی روشن بعد از این شب تاریک بیاید.
هوش مصنوعی: خواستهام از تو مشکل است، اما اگر با مهربانی به ما نگاه کنی، دل ما پر از شادی خواهد شد.
هوش مصنوعی: هر لحظه که یاد یارم به ذهنم میآید، دل به شدت دلتنگ میشود و از عمق وجودم آهی بلند برمیخیزد.
هوش مصنوعی: در عشق زیبایانی که چهرهای نورانی دارند، عاشق نباید نگران آبرو و پاکدامنی باشد. او از خواب و خوراک خود نیز فراتر میرود و به سوی عشق میشتابد.
هوش مصنوعی: هر کسی در پی خواستهها و آرزوهایت گام برمیدارد، تا نهایتاً ببیند چه کسی با سرنوشتش به خوشبختی و کامیابی میرسد.
هوش مصنوعی: هرگز نمیشود که دگر باری مانند چهره تو تا پایان این دنیا در آسمان ظاهر شود.
هوش مصنوعی: ناصح چرا از عشق او پرهیز کردهای؟ آیا ندانستهای که هیچکس نمیتواند از سرنوشت خود فرار کند؟ بگو ببینم، ای نابینای دل! آیا میتوانی حقیقت را درک کنی؟
هوش مصنوعی: روزی که من او را در آغوش بگیرم، کاری خواهد بود خلاف معمول، حتی اگر سرو از زمین برخیزد.
هوش مصنوعی: زمانی که محبوب از کنار ما برود، همچون نسیمی که در فضا میوزد، صدای حقانیت و حقیقت از هر سو و از دلهای خشک و تر به گوش میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در شهر اگر زمانی آن خوش پسر برآید
ازهر دلی و جانی سوزی دگر برآید
درآرزوی رویش چندین عجب نباشد
گرآفتاب ازین پس پیش از سحر برآید
چون سایه نور ندهد براوج بام گردون
[...]
وصلت به جان خریدن، سهل است، اگر برآید
جان میدهم درین پی باشد مگر برآید
در کار بینوایان، گر یک نظر گماری
کار من و چو صد من، زان یک نظر برآید
در جان هر که گیرد، از سوز عشق آتش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.